Electrobot



سلام خدمت دوستان عزیز 

از تاخیر ایجاد شده در انتشار قسمت سوم و آخر آموزش ساخت معذرت میخواهم.

این مطلب صرفاً جنبه آموزشی دارد و نویسنده هیچ مسئولیتی در قبال استفاده نابهنجار ندارد !

نکته مهم در ساخت شوکر که در هیچ کجا ازش یاد نمیکنن اینه ‌که حالا ما مدار را بستیم و مدارمون جواب داد یا جواب نداد چیکار باید بکنیم که بتونیم ازش استفاده کنیم . خب اگه کار نداد و قطعات سالم و سلامت بودند که باید ببینید اشکال کار کجا بوده و اصلاحش کنید . ولی وقتی که کار میده ممکنه قطعات بسوزه :(

حتما میگید چرا قطعات بسوزه  ؟frown

جواب سوالت اینه که وقتی شما ارک ایجاد میکنید در دوسر پیل هاتون ممکنه در بین قطعات هم ارک به وجود بیاد و قطعه را بسوزنه پس باید یه فکری واسه این مشکل بکنیم که کارایی شوکر را بالا ببریم و از سوختنش جلوگیری گیری کنیم.

جواب ما به این مشکل اینه که مدارمون را داخل یه نارسانا قرار بدیم .

خب چه نارسانایی مناسبه ؟

به نظر من میتونین مدارتون را داخل رزین یا موم جامد قرار بدین .

داخل رزین قرار دادن یه عیبی که داره اینه که دیگه مدار واسه همیشه پلمپ میشه و دسترسی به قطعات و مدار نخواهید داشت . ولی میشه وقتی مدار داخل موم قرار داره با حرارت دادن به موم اونو اب کرد و مدار را بیرون اورد . یه نکته مهم اینه که حواستون باشه موقع پلمپ کردن مدار جریان برق داخل مدار وجود نداشته باشه که خدایی نکرده همین اول کار نسوزونیدش .

به نظر شما دیگه میشه از چه نارسانا هایی استفاده کرد ؟؟؟؟؟؟؟(کامنت بزارید )

یه چیز دیگه ای ک دیدم دوستان خیلی توش مشکل دارن پیچیدن ترانسفورماتور هست .

پیچیدن و محاسبه ترانسفورماتور کار زیاد سختی نیست ولی مستم تجربه است . محاسبات ساده و در حد دبیرستان داره که در ادامه مطلب به نحوه محاسبه ترانسفورماتور پرداختیم .

درضن شما میتونید ترانسفورماتور شوکر را از تعمیرکارای تلوزیون قدیمی هم تهیه کنید :) 

ادامه مطلب

سلام دوستای خوبم عرفان بیگی هستم و با قسمت دوم صفر تا صد های ولتاژ و شوکر در خدمتتون هستم همون طور که در قسمت قبلی گفتم واسه ساخت یه شوکر ما به دو قسمت نیاز داریم ک یکیش AC ساز یا متناوب ساز جریان هست یکیشم افزاینده جریان هست در عامیانه به اون قسمت اول اوسیلاتور یا اینورتور میگن ک داخل اینترنت ممکنه مدار های جالبی ازشون پیدا کنید ولی من یکی از اون مدارات ک اجرا کردم و کار کرده رو براتون میزارم و طبق قولی ک بهتون دادم فقط همین یکی نیست و باز هم مدار اینورتور خواهم گذاشت . قسمت دوم شوکر را هم ک گفتم افزاینده که مدار افزاینده خازنی رو در اپیزود قبل خدمتتون ارائه کردم

همون طور ک در اپیزود قبلی گفتم بنده هیچ مسئولیتی در قبال استفاده و خطرات این شوکر ها ندارم و نداشته ام و مسئولیت استفاده به عهده سازنده و کاربر مدار میباشد.

دیاگرام مدار اینورتر PWM 250 وات

دیاگرام مدار اینورتر 250 وات

دیاگرام مدار اینورتر 250 وات

درباره مدار تبدیل کننده برق AC به DC

مقاومت R2 و خازن C1 در این مدار الکترونیک، بسامد اسیلاتور یا نوسان ساز داخلی آی سی ها را تنظیم می کند. می توانید از یک R1 از پیش تنظیم شده تنظیم دقیق بسامد اسیلاتور استفاده کنید. پین 14 و پین 11 ترمینال های امیتر ترانزیستور درایور داخلی آی سی هستند. ترمینال های کالکتور ترانزیستورهای درایور (پین 13 و 12) به یکدیگر بسته شده اند و به ریل +8V وصل شده اند (خروجی 7808). دو قطار پالس 50Hz که 0درجه بیرون از فاز قرار دارد، در پین 14 و 15 آی سی قابل دسترسی است. این دو سیگنال هایی هستند که توالی مراحل ترانزیستور را کنترل می کنند. وقتی سیگنال پین 14 بالا باشد، ترانزیستور Q2 روشن می شود که به نوبت ترانزیستورهای Q4، Q5 و Q6 را هم روشن می کند. در این زمان جریان منبع 12 ولتی (باتری) در نقطه a (که با برچسب a در مدار مشخص شده) از طریق نیمه بالایی ترانسفورماتور (T1) جریان اولیه را وصل می کند و از طریق ترانزیستورهای Q4، Q5 و Q6 به زمین سینک می شود. در نتیجه یک ولتاژ به ثانویه ترانسفورماتور القا می شود (بخاطر القای الکترومغناطیسی) و این ولتاژ به نیمه بالایی چرخه خروجی موجی شکل 220 ولت کمک می کند. در طول این دوره ولتاژ پین 11 پایین خواهد بود و مراحل بعدی آن غیرفعال خواهند بود. وقتی جریان پین 11 آی سی بالا می شود، ترانزیستور Q3 روشن می شود و در نتیجه ترانزیستورهای Q7، Q8 و Q9 هم روشن خواهند شد. جریان منبع 12 ولتی (که با a مشخص شده است) از طریق نیمه پایینی ترانسفورماتور جریان اولیه را فعال می کند و از طریق ترانزیستورهای Q7، Q8 و Q9 به زمین سینک می شود. جریان حاصل از این روند بصورت جریان ثانویه به T2 القا می شود و به نیمه پایینی چرخه موجی شکل 220 ولت کمک می کند.

حالا نحوه کار بخش تنظیم ولتاژ خروجی این مدار تبدیل کننده برق AC به DC را برایتان توضیح می دهیم. خروجی اینورتر (خروجی T2) از نقطه ای که با b و c مشخص شده، مسدود شده و به جریان اولیه ترانسفورماتور T2 رسانده شده است. ترانسفورماتور T2 این ولتاژ بالا را کاهش می دهد و پل D5 آن را یک طرفه می کند و این ولتاژ (متناسب با ولتاژ خروجی اینورتر) از طریق R8، R9 و R16 به پین 1 (که ورودی تقویت کننده خطای داخلی آی سی را مع می کند) فرستاده می شود و این ولتاژ با ولتاژ مرجع داخلی مقایسه می شود. این ولتاژ خطا می تواند در بین ولتاژهای خروجی متنوع با مقدار موردنظر تناسب یابد و آی سی هم چرخه وظیفه سیگنال های محرک (در پین 14 و 12) را تنظیم می کند تا ولتاژ خروجی را به مقدار موردنظر برگرداند. یک R9 از پیش تعیین شده را می توان برای تنظیم خروجی ولتاژ مدار اینورتر استفاده کرد تا میزان ولتاژ تغذیه خروجی مدار اینورتر را مستقیماً از بخش تقویت کننده خطا کنترل کند.

IC2 و قطعات همراه آن برای تامین برق IC و مدارهای مربوط به آن، یک تغذیه 8 ولتی از منبع 12 ولتی تولید می کنند. دیودهای D3 و D4 جزو قطعات اختیاری هستند و مراحل ترانزیستورهای درایور را دربرابر جهش ولتاژ محافظت می کنند. در این مدار تبدیل کننده برق AC به DC جهش ولتاژ هنگامی ایجاد می شود که جریان های اولیه ترانسفورماتور (T2) روشن هستند. R14 و R15 جریان پایه Q4 و Q7 را به ترتیب محدود می کنند. R12 و R13 مقاومت های پول دان Q4 و Q7 هستند که از روشن شدن تصادفی این قطعات جلوگیری می کنند. C10 و C11 به این خاطر استفاده شده اند که نویز خروجی اینورتر را قطع کنند. C8 هم یک خازن فیلتر برای تنظیم کننده ولتاژ IC 7808 است. R11 حدود جریان نشانگر ال ای دی D2 را محدود می کند.

هنگام ساخت این مدار الکترونیکی به این موارد دقت کنید:

  • SG3524 را داخل یک هولدر نصب کنید.
  • تمام خازن ها بجز C10 و C11 باید دست کم روی 15 ولت درجه بندی شوند.
  • می توانید برای تنظیم خروجی ولتاژ اینورتر از یک R9 از پیش تنظیم شده استفاده کنید.
  • می توانید برای تنظیم فرکانس عملکرد اینورتر از یک R1 از پیش تنظیم شده استفاده کنید.
  • ترانزیستورها در مرحله درایور به هیت سینک نیاز دارند.
  • T2 یک ترانسفورماتور 1A با جریان اولیه 220 ولت و جریان ثانویه 12 ولت است.
  • T1 یک ترانسفورماتور 300VA با جریان اولیه 12-0-12 ولت و جریان ثانویه 220 ولت است.
  • ترانزیستورهای درایور باید با استفاده از ورق میکا از هیت سینک جدا شوند. کیت های نصب این ترانزیستورها براحتی در بازار پیدا می شود.
  • می توانید یک هیت سینک آلومینیومی پره دار به 7808 وصل کنید.
  • اگر پل 1A در دسترس تان نبود می توانید از چهار دیود 1N4007 استفاده کنید. 

 

مدار اینورتر ساده تر به زبان الکتروبوتی ها

خوب دوستای عزیزم انگار اون مدار براتون پیچیده بوده ک تا این پایین اومدین

منم که شما را میشناسم یه چیزای خوب خوب و راحت تر براتون این پایین گذاشتم

قطعات مورد نیاز

باتری – 12V, 7Ah
ای سی – CD4047  
ماستفت IRF540  
مقاومت – 330 ohm 
مقاومت  1K ohm
مقاومت – 220 ohm 
مقاومت – 390k ohm 
دیود – 1N4007 
کلید 
خازن – 2200uF/25V 
خازن – 0.01uF 
خازن – 0.1uF
ترانسفورماتور – 150VA 

دیاگرام مدار 

روش کار مدار

ای سی DC4047 یک ای سی با قدرت کم است که با کمک دو ماستفت IRF540 میتواند پالسهای قدرتمند در فاز ۱۸۰ تولید کند . گاهی اگر ترانسفورماتور دارای ورودی دو پایه بود میتوان خروجی یکی از ماستفت ها را به ترانسفورماتور محدود کرد .

فقط بهتون بگم که این مدار یه مدار سطح پایین و آسون هست ک نباید انتظار بالایی از اون داشت و زیاد و مداوم ازش کار کشید .

موفق باشید 


جلسه سیزدهم


سلام

2- سلام امروز می خام در مورد تایمر 2 برای ایجاد زمان خیلی دقیق برات بگم که اگه یک موقع خاستی یک زمان دقیق رو ایجاد کنی بتونی با تایمر کانتر دو این زمان رو ایجاد کنی از تایمر دقیق می تونی مثلا توی یک ساعت دقیق استفاده کنی .
1- بگو سرو پا گوشم
2- برای اینکه بتونی از تایمر کانتر 2 برای زمان دقیق استفاده کنی نیاز به یک RTC داری که مقدارش هم باید 32768 هرتز
باشه . این RTC یک قطعه دو پایه هستش که باید به پایه های TOC1 و TOC2 وصل بشه . شکل زیر رو نگاه کن :
http://www.4shared.com/file/22309579/4f8.d=c95a46aa
1- مدار خاص دیگه نیاز نداره ؟
2- نه هیچی نیاز نداره فقط کافیه این RTC رو به اون پایه هایی که گفتم وصل کنی
1- این RTC پایه مثبت یا منفی یا پایه تغذیه ای نداره ؟
2- نه فقط دوتا پایه داره که باید وصل کنی به پایه های TOC1 و TOC2 و هیچ جیز خاص دیگه ای نداره
1- این پایه های TOC1 و TOC2 کدوم یکی از پایه های میکرو هستن ؟
2- اینو دیگه باید از توی برگه مشخصاتش در بیاری ببینی که کجا هستش مثالا توی MEGA8 این دوتا پایه پایه های 9 و 10 هستن یا مثلا توی MEGA32 پایه های 28 و 29 هستن
2- خوب این شد از سخت افزار مدار حالا بریم سر برنامه ای که باید نوشت:
برنامه رو با یک مثال ساده برات شروع می کنم برنامه به این صورت هستش که PORTD رو توی زمان دقیق یک ثانیه TOGGLE کنیم
مثال اول :

کد:
CONFOG TIMER2 = TIMER , ASYNC = ON , PRESCALE = 128
CONFIG PORTD = OUTPUT
ENABLE INTERRUPTS
ENABLE TIMER2
ON TIMER2 NEX
DO
LOOP
END
NEX:
TOGGLE PORTD
RETURN

برنامه همینی هستش که می بینی دیدی که چقدر راحت هستش . خوب حالا بریم سر تحلیل برنامه :
توی خط اول که ما نوشتیم CONFOG TIMER2 = TIMER , ASYNC = ON , PRESCALE = 128 با این کار ما تایمر دو رو توی مد تایمر انتخاب کردیم ASYNC = ON این دستور که توی همین خط اول نوشتیم رو حتما باید بنویسی تا تایمر به صورت اسنکرون پیکره بندی بشه و کلاک رو از RTC دریافت کنه . PRESCALE = 128 این دستور رو که قبلا توی بحث تایمر کانتر یک برسی کردیم این 128 رو هم که نوشتیم برای این هستش که بتونیم زمان یک ثانیه رو بدست بیاریم وگرنه میتونی یکی از اعداد 1/ 8/ 64/ 128/ 256/ 1024 رو هم بنویسی تا زمان های کمتر یا بیشتری به دست بیاری
خط دوم CONFIG PORTD = OUTPUT در اینجا ما PORTD رو به عنوان خروجی تعریف کردیم
خط سوم ENABLE INTERRUPTS در این جا ما وقفه سراسری رو فعال کردیم که توی همه تایمرهایی که ما استفاده می کنیم باید این وقفه رو فعال کنیم.
خط چهارم ENABLE TIMER2 چون که ما از تایمر شماره 2 میکرو میخایم استفاده کنیم باید خود TIMER2 رو توسط این دستور فعال کنیم
خط پنجم ON TIMER2 NEX این دستور رو هم به این خاطر نوشتم که زمانی که وقفه تایمر خورد بپره بره توی زیر برنامه NEX
1- حالا این وقفه کی می خوره
2- صبر داشته باش بهت می گم. وقفه زمانی میخوره که زمان یک ثانیه رسیده باشه
2- خط ششم و هفتم ما یک حلقه DO -LOOP گذاشتیم که در ادامه می گم برای چه کاری هستش
خط هشتم END که میکرو هیچوقت این دستور رو نمی خونه یعنی نباید هم بخونه
خط نهم NEX: این یک زیر برنامه هستش که اینم در ادامه توضیح میدم
خط دهم TOGGLE PORTD این دستور به این معنی هستش که پورت D رو TOGGLE کن یا به عبارتی وضعیت پورت D رو از نظر صفر یا یک بودن مع کن یعنی اگه پورت صفر هستش حالا یکش کن یا اگه یک هستش حالا صفرش کن
خط یازدهم RETURN با این دستور بر می گردیم تو حلقه DO-LOOP

حالا بریم سر تحلیل دوم راستی قبل از این که تحلیل دوم رو شروع کنم اینو بهت بگم که این برنامه رو نمی تونی با شبیه ساز BASCOM و نه با پروتوس به طور دقیق تست کنی و باید حتما روی یک بردبرد ببندیش اینو گفتم که یک موقع نری با این شبیه سازا تستش کنی بعد که زمان های غیر عادی به دست اوردی تو دلت به ما فحش بدی.
تحلیل دوم برنامه :
میکرو میاد برنامه رو از خط اول شروع می کنه به خوندن خط اول رو می خونه و می فهمه که ما تایمر 2 را اون هم در حالت اسنکرون پیکره بندی کردیم بعد می ره خط دوم.
توی خط دوم میکرو می فهمه که ما PORTD رو به عنوان خروجی تعریف کردیم بعد می ره خط سوم
توی خط سوم که ENABLE INTERRUPTS هستش میکرو وقفه سراسری رو فعال میکنه بعد میره خط چهارم
توی خط چهارم که ENABLE TIMER2 هستش میکرو تایمر 2 رو هم فعال میکنه بعد میره خط پنجم
توی خط پنجم که ON TIMER2 NEX هستش میکرو می فهمه که هر وقت وقفه تایمر 2 خورد باید بپره بره توی زیر برنامه NEX که به جای NEX هر اسم دلخاه دیگه ای هم می تونی بزاری . در ضمن وقفه تایمر دو توی این برنامه زمانی می خوره که به زمان یک ثانیه رسیده باشیم .بعد میکرو میره به خط ششم.
توی خط ششم و هفتم ما یک حلقه بی نهایت DO-LOOP گذاشتیم این حلقه رو به این به دو دلیل گذاشتیم اول به خاطر این که ما شاید برنامه های دیگه این هم داشته باشیم مثال خوندن دما یا خوندن کیبرد ماتریسی یا . دلیل دوم اینه که میکرو اونقدر توی این حلقه بمونه تا وقفه تایمر 2 بخوره . خوب حالا بیا فرض رو بر این بگیریم که زمان یک ثانیه ایجاد شده و وقفه تایمر 2 خورده که در این جا میکرو می فهمه که وقفه خورده و زمان یک ثانیه سررسیده و باید بپره بره توی زیربرنامه NEX و دستورات داخل این زیر برنامه رو انجام بده . پس ادامه برنامه رو از خط زیربرنامه NEX یا همون خط نهم ادامه میدم:
اولین دستور داخل زیربرنامه NEX هستش TOGGLE PORTD در این جا میکرو میاد وضعیت پورت D رو مع میکنه چون وضعیت قبلی صفر بوده اینجا میاد پورت D رو یکش می کنه . اگه یک LED به یکی از پایه های PORTD وصل کنی می بینی که LED روشن میشه.
دومین دستور داخل زیربرنامه NEX هستش RETURN که میکرو وقتی به این دستور رسید میپره میره توی اون حلقه ی DO-LOOP
اینم از برنامه دیدی که چقدر راحت بود
1- اره
2- خوب حالا که راحت بود یک دستور هستش که دیگه از این هم راحت تره حجم برنامه رو از اینی هم که هستش راحت تر می کنه تازه یک سری امکانات هم داره
خوب بزار همین مثالی رو که بالا برات زدم رو توسط این دستور برات بنویسیم در ضمن توی سخت افزار هیچ تغییری انجام نمیشه

کد:
CONFIG CLOCK = SOFT , GOSUB = SECTIC
CONFIG PORTD = OUTPUT
ENABLE INTERRUPTS
DO
LOOP
END
SECTIC:
TOGGLE PORTD
RETURN

همین . دیدی چقدر برنامه راحتی هستش
برنامه ساده هستش و به جز خط اول بقیه نیاز به توضیح نیست
توی خط اول ما نوشتیم CONFIG CLOCK = SOFT , GOSUB = SECTIC این دستور میاد تایمر رو در مد سنکرون پیکره بندی میکنه اونجایی هم که نوشتیم GOSUB = SECTIC این معنی رو میده که وقتی که به یک ثانیه رسیدیم بپر برو توی زیر برنامه SECTIC و دستورات داخل این زیر برنامه رو انجام بده یک نکته مهم رو هم بگم که اون زیر برنامه که ما اسمش SECTIC هستش رو یک موقع عوض نکنی اسمشو ها که برنامه EROR میده . راستی این دستوراتی که نوشتیم فقط مخصوص یک ثانیه هستش و این این دستور بیشتر برای ساخت ساعت استفاده می شه .
یکی از امکاناتی که این دستور CONFIG CLOCK = SOFT در اختیار ما قرار می ده ساخت ساعت همراه با تاریخ هستش که با نوشتن دو دستور زیر می تونیم این کار رو انجام بدیم
DATE$ = "21/05/86"
TIME$ = "10:35:58"
توسط دو دستور بالا می توان توسط یک برنامه ای که الان می نویسم یک ساعت همراه با تاریخ درست کرد :

کد:
CONFIG CLOCK = SOFT , GOSUB = SECTIC
ENABLE INTERRUPTS
DATE$ = "21/05/86"
TIME$ = "10:35:58"
DO
LOOP
END
SECTIC:
LCD TIME$
LOCATE 2,1
LCD DATE$
RETURN

برنامه بالا زیاد نیاز به توضیح نداره
خط اول که ما تایمر رو در مد سنکرون پیکره بندی کردیم و به میکرو فهموندیم که فرکانس مورد نیاز تایمر رو باید از از RTC دریافت کنه
خط دوم که وقفه سراسری رو فعال کردیم
خط سوم هم مقدار اولیه تاریخ رو دادیم که هر مقدار دیگه ای هم به غیر از اون هم می تونی بدی
خط چهارم هم مقدار اولیه ساعت رو دادیم که هر مقدار دیگه ای هم می تونی بدی
خط پنجم و ششم هم یک حلقه DO-LOOP گذاشتیم که میکرو اونتو بمونه تا وقتی که وقفه تایمر بخوره در ضمن وقفه تایمر راس یک ثانیه می خوره. حالا فرض کن که وقفه تایمر خورده و پریده توی زیربرنامه SECTIC . پس بریم که از میکرو عقب نمونیم بریم ببینیم که میکرو توی این زیربرنامه چکار می خاد انجام بده.
اولین دستور داخل زیر برنامه SECTIC هستش LCD TIME$ میکرو بن این دستور یک ثانیه به مقدار پیش فرضی که ما در خط های سه و چهار گذاشتیم اضافه می کنه وساعت رو به اصطلاح به روز می کنه مثلا ما در پیش فرض ساعت 10 : 35 : 58 رو نوشتیم ولی بعد از این که وقتی که وقفه تایمر خورد و اومد توی زیر برنامه ساعت میشه 10 : 35 : 59
دومین دستور داخل زیر برنامه SECTIC هستش LOCATE 2,1 این دستور مکان نمای LCD رو به خط دوم یعنی خط پایینی میاره و ادامه نوشتن رو از این خط ادامه میده در مورد این دستور در جلسات قبلی توضیحات کافی دادم
سومین دستور داخل زیربرنامه SECTIC هستش LCD DATE$ این دستور هم تاریخ رو البته به صورت اتومات به روز می کنه البته از ادامه پیش فرضی که بهش دادیم عملکرد این دستور هم مثل دستور LCD TIME$ هستش .
اخرین دستور داخل زیربرنامه SECTIC هستش RETURN میکرو به محض خوندن این دستور بر میگره به داخل حلقه DO-LOOP
1- همه اینایی که گفتی درست ولی من یک چیز مهم رو نفهمیدم و اون اینکه توی مثال اولی که زدی توی برنامه رو نوشتی بعد گفتی که این برنامه هر یک ثانیه می ره توی زیر برنامه و دستورات داخل این زیر برنامه رو انجام می ده حالا سوالی که برای من پیش اومده اینه که تو چطوری یک کاری کردی که هر یک ثانیه میکرو بره توی زیر برنامه ایا فرمول خاصی داره زود بگو که همین مشکل داره گیجم میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟
2- اره فرمول داره فرمولش هم اینه 128 * 256 / 32768 = 1 S فرمولش همینیه که می بینی چیز خاص دیگه ای نداره حالا بریم سر اینکه اصلا این عدد ها چی هستش تا گیج نشی :
من گفتم که یک RTC به مقدار 32768 هرتز وصل کن به پایه های TOC1 و TOC2 بعد یک دستوری داشتیم توی خط اول ASYNC=ON
که با نوشتن این دستور تایمر2 کلاکش رو دیگه از کریستال داخلی میکرو نمی گیره بلکه RTC که مقدارش هست 32768 هرتز دریافت می کنه . حالا فکر میکنی که تایمر 2 با این فرکانسی که از RTC دریافت می کنه چکار می کنه الان بهت می گم . ما توی خط اول یک دستوری داشتیم به نام
PRESCALE و مقداری که بهش دادیم این بود PRESCALE = 128 ما با نوشتن این دستور به میکرو دستور دادیم که اقای AVR عزیز این فرکانسی رو که داری از RTC دریافت میکنی که مقدارش هم هست 32768 تقسیم بر عدد 128 کن . و میکرو هم این کار رو می کنه طبق این محاسبه : 32768 / 128 = 256 یعنی در هر ثانیه دقیقا 256 هرتز به تایمر میرسه یا به عبارت دیگه در هر ثانیه 256 تا کلاک به
تایمر2 می خوره و تایمر این مقدار رو توی خودش می ریزه حالا از اونجایی که تایمر2 با 255 تا کلاک پر و با 256 تا کلاک سرریز میشه وقتی که 256 تا کلاک بهش خورد سرریز میشه و وقفه می خوره و می ره توی اون زیر برنامه ای که براش تعریف کرده بودیم. در ضمن این 256 تا کلاک توی یک ثانیه ایجاد میشه یا به عبارت دیگه در هر ثانیه 256 تا کلاک به تایمر2 می خوره طبق همون رابطه ای که نوشتم منظورم
رابطه ی 32768 / 128 = 256 هستش.
1- تو نوشتی که PRESCALE = 128 به جای عدد 128 هر عدد دیگه ای هم می تونیم بزاریم
2- هر عددی نه فقط اعداد 1 یا 8 یا 64 یا 128 یا 256 یا 1024 رو می تونیم بزاریم مثلا اگه به جای 128 عدد 64 رو بزاری تایمر2 هر
0.5 ثانیه سرریز میشه طبق این رابطه 64 * 256 / 32768 = 0.5 که در این رابطه 64 عدد PRESCALE هستش 256 مقدار گنجایش تایمر هستش که به ازای این مقدار تایمر سرریز میشه عدد 32768 هم که مقدار فرکانس یا کلاک RTC هستش. یا مثلا اگه عدد 256 رو بزاری تایمر2 هر 2 ثانیه سرریز میشه
طبق این رابطه 256 * 256 / 32768 = 2
1- پس مثال اگه عدد PRESCALE = 1024 باشه طبق این رابطه ای که گفتی 1024 * 256 / 32768 = 8 یعنی تایمر هر هشت ثانیه سرریز میشه درست گفتم یا نه ؟؟
2- اره کاملا درسته درسته . دوباره تاکید می کنم که این برنامه رو توی پروتوس یک موقع تست نکنی که تاخیرش زیاد هستش و حتما روی بردبرد مدارشو ببند.
فعلا


جلسه دوازدهم
1- سلام خوبی
2- سلام ممنون تو چطوری
1- این بد نیستم . خوب برو سر اصل مطلب امروز می خای چیرو بهم باد بدی
2- امروز می خام برات از INT0 یا وقفه خارجی میکرو برات بگم
1- حالا چی هست کارش چیه ؟
2- کارش فقط و فقط اشکار کردن هستش . یعنی شما در هر جای برنامه که باشی با تحریک کردن این پایه INT0 می تونی به یک زیر برنامه بپری و .
کاربردش کجا هستش کاربردش توی جا که بخای . به عنوان مثال شما یک برنامه برای یک دستگاه پرس پیشرفته نوشتی که قرار میکروکنترلر روی این دستگاه نصب بشه که توی این برنامه هم کیبرد هستش هم اندازه گیری دما هم تایمر و چندتا کار دیگه . یکی از کارهایی که این دستگاه پرس باید انجام بده اینه که وقتی که پرس داره به سمت پایین میاد یک سنسور فعال میشه و با فعال شدن یا سنسور یک تایمر شروع به شمارش کنه و بعد از مثلا پنج ثانیه پرس برمیگرده به حالت اول . با این اوصاف ما باید برنامه رو طوری طراحی کنیم که برنامه ما در هر وضعیتی که بود بره وتایمر رو فعال کنه . حالا تو اگه باشی برای این قسمت از برنامه چه کار میکنی
1- میام و سنسور رو وصل می کنم به یکی از پایه های میکرو بعد برنامه رو به از همون دستوری بود که ورودی برای میکرو تعریف میکردیم یعنی این دسترو:
DEBOUNCE PINB.0 , 1 , STAR
بعد میکرو میپره میره توی زیر برنامه STAR و کاری رو که گفتی یعنی تایمر رو فعال میکنه
2- بخش سخت افزاری رو خوب اومدی ولی این دستور DEBOUNCE که گفتی کاملا توی این قسمت اشتباه بود می دونی چرا
1- نه چرا ؟؟؟؟
2- مگه ما نگفتیم که این میکروکنترلر قراره بهش کیبرد ماتریسی – سنسور دما و چنتا چیز دیگه وصل بشه . خوب با این اوصاف میکرو یکسره در حال خوندن این کیبرد و اندازه گیری دما هستش کی وقت میکنه بیاد دستور DEBOUNCE رو بخونه البته نه اینکه دستور DEBOUNCE رو نخونه منظورم اینه که ممکنه که موقعی که سنسور فعال شد میکرو در حال خوندن یک قسمت دیگه از برنامه باشه . پس ما باید یک ترتیبی بدیم که برنامه میکرو در هر قسمتی از برنامه که باشه بره اون کاری رو که ما ازش خاستیم رو انجام بده و این کار رو با استفاده از INT0 انجام میده . حالا بزار چند تا مثال میزنم می فهمی که چی به چیه
CONFIG INT0 = X
گفتیم که برای استفاده از بعض امکانات میکرو نیاز به پیکره بندی ان داریم که ما با نوشتن دستور بالا این کار رو انجام دادیم . و به میکرو فهماندیم که می خاهیم از امکان INT0 ان استفاده کنیم بعد از علامت مساوی نوشتیم X که به جای X باید یکی از گزینه های زیر رو بنویسی :
RISING : برای اشکار کردن لبه بالا رونده از RISING استفاده می کنیم .
FALLING : برای اشکار کردن لبه پایین رونده از FALLING استفاده میکنیم.
LOW LEVEL : برای اشکار کردن سطح صفر از LOW LEVEL استفاده می کنیم.
1- والا ما که نمیدونیم این لبه بالا رونده – لبه پایین رونده و سطح صفر چی هستش؟؟
2- الان میگم برات میگم . به این شکل موج توجه کن ( برای دیدن شکل روی لینک زیرکلیک کنید)
http://www.4shared.com/file/21102873/ca6.ISING.html

این یک پالس می تونه توسط یک شسی یا یک سنسور یا هر چیز دیگه ایجاد شده باشه . حالا اون قسمتی از شکل موج رو که قرمز هستش رو میگن سطح صفر یا LOW LELEL اون قسمت ابی رنگ رو بهش میگن لبه بالا رونده یا RISING اون قسمت سیاه رنگ رو بهش میگن سطح یک یا HIGH LEVEL و اون قسمتی که سبز رنگ هستش رو هم می گن لبه پایین رونده یا FALLING
1- فهمیدم ادامه بده . راستی کاربردهای دیگه ای هم داره
2- اره یکی از این کاربرد ها در دیمر دیجیتال هستش که برای اینکه ما بفهمیم شکل موج AC از صفر عبور کرده یا نه از INT استفاده می کنیم .
1- این پایه int0 کدوم یکی از پایه های میکرو هستش ؟
2- در هر میکرو فرق میکنه کافیه به دیتاشیت یا همون برگه مشخصاتش مراجعه کنی
یک مثال ساده برات می زنم بعد میریم سر مثال های دیگه .
در برنامه زیر به ازای هر بار که شسی رو فشار بدی خروجی TOGGLE میشه :

کد:
Config int0 = rising
Config portb = output
Enable Interrupts
Enable Int0
On Int0 eca
Reset portb
Do
Loop
End
eca:
Toggle Portb
Return

خوب حالا بریم سر تحلیل برنامه :
در خط اول ما با دستور Config int0 = rising پیکره بندی int0 رو انجام دادیم یعنی به میکرو گفتیم که ما می خاهیم از int0 استفاده کنیم. راستی ما بعد از علامت مساوی نوشتیم rising و به معنی این هستش که ما می خاهیم پایه int0 نسبت به لبه بالا رونده حساس باشه
در خط دوم با دستور config portb = output ما پورت b رو به عنوان خروجی تعریف کردیم .
در خط سوم با دستور enabe interrupts وقفه سراسری رو فعال کردیم . راستی اینو یادم رفت که بگم هر وقت که خاستی از int0 استفاده کنی باید این وقفه سراسری رو فعال کنی .
در خط چهارم با دستور enable int0 ما int0 رو فعال کردیم . در ضمن اگر خاستی که در هر جای برنامه int0 رو غیر فعال کنی می تونی به جای enable از disble استفاده کنی
در خط پنجم نوشتیم On Int0 eca این دستور این مطلب رو می رسونه که اگر پایه int0 با یک لبه بالا رونده تحریک شد میکرو بپره بره توی زیر برنامه eca
خط ششم نوشتیم reset portb به این معنی که پورت b رو صفر کن
خط هفتم و هشتم هم به ترتیب do-loop هستش که یک حلقه بینهایت هستش ما این حلقه رو برای این گذاشتیم که میکرو اول برنامه که همه دستورات پیکره بندی رو خوند و رسید به این حلقه بیوفته توی این حلقه و تا زمانی که وقفه int0 نخورد توی این حلقه گرفتار باشه حالا وقفه کی می خوره الان بهت می گم وقفه زمانی می خوره که پایه int0 توسط یک لبه بالا رونده تحریک بشه.
خط نهم نوشتیم end که خودت می دونی چی هستش در ضمن برنامه ما هیچ وقت به end نمی رسه.
خط دهم نوشتیم ahmad: که یک زیر برنامه هستش که توی تحلیل دوم می گم که چرا نوشتمش .
خط یازدهم نوشتیم toggle portb به این معنی که حالت پورت b رو در هر وضعیتی که هست ( منظورم صفر یا یک ) معش کن یعنی اگر یک بوده حالا صفرش کن و اگر صفر بوده حالا یکش کن .
خط دوازدهم نوشتیم return به این معنی که برگرد برو سر جای اولت یعنی دوباره برو توی حلقه .


خوب حالا بریم سر تحلیل دوم: میکروکنترلر میاد برنامه رو از خط اول شروع میکنه به خوندن
خط اول نوشتیم config int0 = rising در اینجا میکرو میفهمه که ما int0 رو پیکره بندی کردیم .
در ادامه میاد خط دوم رو میخونه یعنی config portb = output در اینجا ما پورت b رو به عنوان خروجی تعریف کردیم که به این پورت b میتونی هر چیزی وصل کنی مثلا LED .
در خط سوم نوشتیم enable interrupts و با این کار به میکرو فرمان فعال کردن وقفه سراسری رو دادیم . راستی اینو بگم که هر وقت از int0 خاستی استفاده کنی این وقفه سراسری رو هم با همین دستوری که نوشتم یعنی enable interrupts فعال کن .
خط چهارم نوشتیم enable int0 میکرو با خوندن این دستور int0 رو برای ما فعال میکنه بعد میره به خط پنجم.
خط پنجم ما نوشتیم on int0 eca میکرو با خوندن این دستور می فهمه که هر وقت که به پایه int0 یک پالس با لبه بالا رونده خورد باید بپره بره توی زیر برنامه eca و دستورات داخل این زیر برنامه رو اجرا کنه .
1- یک سوال میکرو از کجا میفهمه که وقتی که پالس با لبه بالا رونده به پایه int0 خورد باید بره توی زیر برنامه چرا بالبه پایین رونده نره توی زیر برنامه
2- از اونجایی که ما در اول برنامه براش با دستور config int0 = rising مشخص کردیم که باید به لبه بالا رونده حساس باشه و میکروهم تابع دستوری هستش که ما بهش میدیم در مورد این که چرا با لبه پایین رونده این کار رو نکنه باید بگم که کافیه به جای rising بدیم falling اون وقته که به لبه پایین رونده حساس میشه . خوب حال بریم سر ادامه تحلیل برنامه
خط ششم ما نوشتیم reset portb به این معنی که کل پورت b رو صفر کن . میکرو این خط رو میخونه و میره سراغ خط بعدی
خط هفتم و هشتم ما یک حلقه بینهایت یعنی do –loop نوشتم که بدبختی میکرو اینجا شروع میشه میکرو با رسیدن به این دستورات میوفته توی یک حلقه بینهایت و اگه قسمت باشه تا ابد اونجا گرفتار میشه . مگر اینکه یک پالس فداکار بیاد و نجاتش بده .
1- منظورت رو نفهمیدم تا کی توی این حلقه do – loop هستش
2- تا زمانی که ما به پایه int0 یک پالس با لبه بالا رونده بدیم . به محض اینکه ما این عمل رو انجام بدیم میکرو میفهمه که وقفه خورد و باید بره توی اون زیر برنامه eca که ما از قبل تعیین کرده بودیم. حالا بیا فرض رو بر این بگیریم که ما یک پالس با لبه بالا رونده به پایه int0 دادیم و میکرو هم رفت توی زیر برنامه eca . پس تحلیل برنامه رو از زیر برنامه eca که در خط دهم هستش پی می گیریم .
در خط دهم ما زیر برنامه eca رو داریم که میکرو الان پریده توی این زیر برنامه و می خاد دستورات داخل این زیربرنامه رو انجام بده :
اولین دستور داخل این زیربرنامه هستش toggle portb میکرو با خوندن این دستور پورت b رو toggle میکنه . چون در اول برنامه ما با دستور reset portb پورت b رو صفر کرده بودیم حالا که میکرو دستور toggle portb رو انجم میده پورت b میشه یک یا به عبارتی عکس حالت قبل . در اینجا اگه که یک led رو به یک از پایه های پورت b وصل کرده باشی می بینی که led روشن میشه.
دومین یا به عبارتی اخرین دستور داخل این زیربرنامه هستش return میکرو با خوندن این دستور بر می گرده توی حلقه do –loop و مثل دفعه قبل توی این حلقه اونقدر میمونه تا دوباره یک پالس با لبه بالا رونده به پایه int0 بخوره تا دوباره بره توی زیربرنامه eca و دوباره دستورات داخل این زیر برنامه رو اجرا کنه اگه این میره دوباره portb رو toggle کنه پورت b این دفعه صفر میشه به عبارتی عکس حالت قبل. یعنی اگه شما یک led به یکی از پایه های پورت b وصل کرده باشی led خاموش میشه.
اینم عکس سخت افزار مداری

http://www.4shared.com/file/21102971/e36a084c/no1.html
خوب حاضری بریم سر مثال بعدی
1- اره ولی بزار این دفعه من یک مدار بگم تو برنامه شو بنویس
2- فکر خوبیه بگو
1- من یک مداری میخام به این صورت کار کنه . وقتی که تغذیه میکروکنترلر رو وصل میکنیم یک led روشن خاموش بشه به عبارت دیگر چشمک بزنه و یک led دیگه هم توی مدار باشه که در حالت اول خاموش باشه . یک میکروسوییچ هم توی مدارمون باشه که باید وصل بشه به پایه int0 این میکروسوییچ رو هر بار که میزنیم led دوم toggle بشه یعنی برای بار اول که میکروسوییچ رو زدیم led روشن بشه و برای بار بعدی که زدیم led خاموش بشه و این سیکل ادامه داشته باشه .
2- خوب من توی این مداری که گفتی led اولی که قرار یکسره چشمک بزنه رو وصل میکنم به پایه b.0 و led دومی که قراره به ازای هر بار که ما میکروسوییچ رو میزنیم toggle بشه رو وصل کردم به پایه b.1 میکروسوییچ رو هم که قراره به پایه int0 وصل بشه رو هم وصل کردم به پایه int.0
حالا بریم سر برنامه :

کد:
Config Int0 = Rising
Config Portb = Output
Enable Interrupts
Enable Int0
On Int0 led
Do
Toggle Portb.0
Waitms 100
Loop
End
Led:
Toggle Portb.1
Return


تحلیل اول برنامه :
خط اول config int0 = rising با این دستور پایه int0 رو برای پالس با لبه بالارونده پیکره بندی کردیم
خط دوم config portb = output در این دستور ما پورت b رو به عنوان خروجی پیکره بندی کردیم
خط سوم enable interrupts در این دستور ما وقفه سراسری رو فعال کردیم که در هر جا که خاسته باشیم از int0 استفاده کنیم باید این وقفه سراسری رو هم فعال کنیم
خط چهارم enable int0 در این دستور ما int0 رو فعال کردیم
خط پنجم on int0 led این دستور به این معنی هستش که هر وقت وقفه int0 خورد بپر برو توی زیر برنامه led . در ضمن وقفه int0 موقعی می خوره که ما یک پالس با لبه بالارونده به پایه int0 بدیم.
خط ششم do این دستور اول یک حلقه بی نهایت هستش
خط هفتم Toggle Portb.0 این دستور پایه b.0 رو toggle میکنه
خط هشتم Waitms 100 این دستور یک تاخیر 100 میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایجاد میکنه
خط نهم loop انتهای حلقه بینهایت رو مشخص میکنه
خط دهم end به معنی انتهای برنامه هستش که میکرو هیچ وقت این دستور رو نمی تونه بخونه
خط یازدهم led: ما در اینجا یک زیر برنامه با اسم led مشخص کردیم که درون این زیر برنامه دو دستور وجود داره که در خط دوازدهم و سیزدهم هستش
خط دوازدهم toggle portb.1 اولین دستور داخل زیربرنامه هستش و همونطور که از اسمش پیداست پایه b.1 رو toggle میکنه
خط سیزدهم return دومین و اخرین دستور داخل زیربرنامه هستش میکرو با خوندن این دستور برمیگرده توی حلقه بینهایت.

تحلیل دوم :
ببین نمی خوام زیاد کشش بدم برای همین خیلی خلاصه می گم.
میکرو میاد از اول برنامه شروع میکنه به خوندن خط اول تا پنجم رو می خونه و به این نتیجه می رسه که ما یک از int0 می خاهیم استفاده کنیم و در ضمن می خواهیم از پورت b به عنوان خروجی استفاده کنیم .
در خط ششم یعنی do که اول حلقه هستش میوفته توی حلقه و اولین دستور داخل این حلقه رو که هست toggle portb.0 رو اجرا میکنه یعنی وضعیت پایه b.0 رو عکس حالت قبلش میکنه از اونجایی که حالت قبل یا حالت فعلی هستش صفر این دفعه میاد پایه b.0 رو یک میکنه و شما محلاحضه میکنی که اون led ی که به این پایه وصل هستش روشن میشه .
بعد میره خط هفتم رو می خونه waitms 100 این دستور 100 میلی ثانیه توی اجرای برنامه تاخیر ایجاد میکنه توی این 100 میلی ثانیه تاخیر پایه b.0 در همون حالت یک بودن هستش . البته اینو بگم که در عمل از 100 میلی ثانیه بیشتر طول میکشه . بعد میره خط هشتم رو می خونه
خط هشتم هستش loop این دستور اخر حلقه رو مشخص کرده میکرو به محض اینکه این دستور رو می خونه می فهمه که باید بره از خط ششم دوباره شروع به خوندن کنه یعنی از دستور do این دستور رو می خونه و دوباره میوفته توی این حلقه و دستورات داخل این حلقه رو انجام میده و دوباره portb.0 رو toggle می کنه و سپس 100 میلی ثانیه تاخیر ایجاد می کنه و می رسه به loop و با خوندن این دستور loop همانند قبل دوباره می ره به خط ششم یعنی do و این سیکل همینطور ادامه داره . این قسمت از برنامه که داخل حلقه هستش مربوط به قسمت چشمک زن هست اگه توجه کنی portb.0 یکسره داره toggle میشه البته با تاخیر 100 میلی ثانیه ای و با این کارش اون led که به پایهb.0 وصل هستش رو روشن خاموش می کنه .
1- سوال دارم . این تاخیر 100 میلی ثانیه ای رو برای چی گذاشتی ؟
2- برای اینکه سرعت toggle شدن رو کم کنه یا به عبارت دیگه سرعت چشمک زدن led رو کم کنه
تا ما بتونیم اونو ببینیم .
1- یعنی ما میتونیم با کم و زیاد کردنش سرعت چشمک زدن led رو کنترل کنیم ؟
2- اره مثلا میتونی به جای waitms 100 بنویسی waitms 50 اینطوری سرعت چشمک زدن led زیاد میشه یا اکر عددش رو زیادتر کنی مثلا 200 یا 300 میتونی سرعت چشمک زدن led رو کم کنی . حالا بریم سر ادامه تحلیل برنامه
خب اونجایی بودیم که برنامه ما توی حلقه بی نهایت do-loop گیر کرده بود و با این کارش یک led رو برای ما روشن خاموش میکرد . حالا با فرض کنیم ما میکروسوییچ رو فشار دادیم و با این کارمون یک پالس با لبه بالا رونده ایجاد کرده ایم که در این حالت وقفه int0 میخوره و میکرو میپره میره توی اون زیربرنامه ای که ما براش مشخص کردیم یعنی زیر برنامه led و دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا میکنه . حاالا بیا فرض کنیم که این اتفاق هم افتاده و میکرو میخاد بره توی زیربرنامهled
اولین دستور داخل زیر برنامه led هستش toggle porb.1 میکرو با خوندن این دستور پایه b.1 رو toggle میکنه یعنی عکس وضعیت فعلی و از انجایی که در وضعیت فعلی پایه b.1 صفر بوده این دفعه توسط دستور toggle portb.1 یک میشه و میبینی که اون led که به این پایه وصل شده روشن میشه . سپس میکرو میره خط بعدی رو اجرا میکنه یعنی دستور return و با خوندن این دستور اونو اجرا میکنه و برمیگرده داخل همون حلقه do –loop و دوباره شروع میکنه به انجام دادن دستورات داخل همون حلقه do –loop . اگه دوباره میکروسوییچ رو فشار بدی میکرو باز وقفش میخوره و میاد توی زیر برنامه led و دوباره پایه b.1 رو toggle میکنه و چون در وضعیت فعلی پایه b.1 یک هستش این دفعه با با دستور toggle portb.1 این پایه صفر میشه و میبینی که اون led که به این پایه وصل هستش خاموش می شه.
اینم شکل سخت افزاری مدار:
http://www.4shared.com/file/21103003/f548a34d/no2.html
2-حالا اگه سوالی هستش بپرس
1- سوالم اینه که ایا ما توی این مدار با فشاردادن میکروسوییچ یک لبه بالا رونده ایجاد میکردیم یا نه؟
2- اره ببین ما تا وقتی که کاری به میکروسوییچ نداشته باشیم وضعییت در حالت سطح صفر هستش . به محض اینکه میکرو سوییچ رو فشار دادیم یک لبه بالا رونده اینجاد میشه . و اگر همچنان دستموم رو روی میکرو سوییچ نگه داریم وضعیت در حالت سطح یک قرار داره . به محض اینکه ما دستمون رو از روی میکرو سوییچ برداریم یک لبه پایین رونده ایجاد میشه که و دوباره به سطح منطقی صفر بر میگرده .
2- خوب حالا که سوالات تموم شد بزار یک چیز رو دوباره یاداوری کنم و اون اینکه از int0 در مواقعی استفاده میشه که ما خاسته باشیم هر وقت که پایه int0 تحریک شد میکرو درهر وضعیتی که باشه بره و اون کاری رو که ما ازش خاستیم رو انجام بده که توی این دوتا مثالی که برات زدم کاملا مشخص هستش. یعنی میکرو اب دستشه بزاره و بره اون کاری رو که ما میگیم انجام بده .
فعلا خدانگهدار


جلسه یازدهم


1- سلام خوبی
2- سلام ممنون
1- خوب امروز می خای چه مبحثی رو شروع کنی
2- امروز می خام در مورد کانتر یا همون شمارنده بگم
1- حالا این کانتر چکار می کنه؟
2- کانتر پالس ها رو میشماره مثلا شما می خای یک پاسی رو که از یک جا تولید شده رو بشماری از کانتر استفاده می کنی کانتر یعنی شمارنده .
1- کاربردش چیه؟
2- اولین کاربردی که به ذهن من میرسه فرکانس متر هستش . به این صورت که ما مقدار پالس هایی که در مدت زمان یک ثانیه تولید میشه رو اندازه گیری می کنیم بعد روی LCD نمایش می دیم
1- پس می تونیم مثلا از این کانتر در خط تولید یک کارخانه هم استفاده کنیم که تولیدات یک خط تولید رو بشماره
2- اره میشه ولی وقتی که با دستور INCR می تونی این کار رو بکنی چرا با کانتر این کار رو انجام بدی
1- راست میگی یا . گفتی که یکی از کاربرداش فرکانس متر هستش میشه یکم بیشتر توضیح بدی
2- تعریف فرکانس تعداد پالس هایی که در مدت زمان یک ثانیه تولید میشه هستش . یعنی اگه ما بتونیم تعداد پالس هایی روکه در مدت زمان یک ثانیه تولید میشه رو اندازه گیری کنیم میشه گفت که فرکانس متر درست کردیم . به طور کلی برای این کار میایم کانتر و تایمر رو همزمان با هم راه اندازی می کنیم تایمر رو روی یک ثانیه می زاریم که هر یک ثانیه بره و مقدار کانتر رو بخونه و روی LCD نمایش بده به این صورت که ما پالس ها رو به پایه کانتر می دیم این پالس ها در مدت زمان یک ثانیه توسط کانتر شمرده می شه . بعد از یک ثانیه تایمر و کانتر STOP میشن و مقدار کانتر در مدت زمان یک ثانیه روی ال سی دی نمایش می دیم .
من اینجا نحوه کار با کانتر یک رو برات می گم :
پالس هایی رو که ما می خاهیم توسط کانتر یک بشماریم رو باید به پایه T1 بدیم .
یک نکته مهم این که کانتر یک با 65535 تا پر میشه و با 65536 تا سرریز میشه یا به عبارتی صفر میشه . به زبان ساده تر اگه ما به پایه T1 که مربوط به کانتر یک هستش 65535 تا پالس بدیم کانتر پر میشه و اگه 65536 تا پالس بدیم کانتر سرریز میشه و دوباره از صفر شروع میشه.
2- خوب حالا بریم سر دستورات و پیکره بندی کانتر ( counterSad ما در اینجا از تایمر یک به عنوان کانتر استفاده کرده ایم
Config Timer1 = Counter , Edge = Rising
Config Timer1 = Counter : ما در این جا به میکرو دستور دادیم که می خواهیم از تایمر یک به عنوان کانتر استفاده کنیم
, Edge = Rising : ما در این جا به میکرو دستور دادیم که می خواهیم لبه بالا رونده رو بشماریم . اگه خواسته باشیم که لبه پایین رونده رو بشماریم به جای RISING می نویسم FALLING

ENABLE INTERUPTS : این دستور رو هر بار که از تایمر کانتر میکرو استفاده می کنی باید بنویسی با این کار وقفه ها رو فعال می کنیم
ENABLE COUNTER1 : با این دستور کانتر یک رو فعال کردیم که همیشه باید بنویسیش .
ON COUNTER1 SHOW : با این دستور به میکرو دستور می دیم که هر وقت که وقفه کانتر 1 خورد برو توی زیربرنامه SHOW یا به عبارت دیگه با این دستور به میکرو دستور می دیم که هر وقت کانتر سرریز شد ( با همان مقدار 65536 تا ) برو توی زیر برنامه SHOW
COUNTER1= X : با این دستور می تونیم به کانتر یک مقدار بدیم و یعنی به جای X عدد بزاریم مثلا COUNTER = 65530 با این کار ما کانتر یک رو با مقدار 65530 تا پر کردیم و کانتر از این مقدار شروع به شمردن می کند یعنی اگه یک پالس به پایه T1 بدم مقدار کانتر میشه 65531 اگه 6 تا پالس به پایه T1 بدیم کانتر سرریز می کنه و صفر میشه .
STOP TIMER1 : با این دستور می تونیم عملیات شمردن کانتر رو متوقف کنیم . توجه کن که اگه با این دستور عملیات شمردن کانتر رو متوقف کنیم مقدار کانتر صفر نمی شه بلکه روی همون مقداری که تا الان شمرده استپ می شه .
START TIMER1 : این دستور عکس STOP TIMER1 هستش یعنی هر جا که ما عملیات شمارش رو توسط دستورSTOP TIMER1 متوقف کرده باشیم با دستور START TIMER1 می تونیم شمردن رو اغاز کنیم .

بزار یک مثال بزنم که بهتر بفهمی :
برنامه زیر به ازای هر پالسی که به پایه T1 میکروکنترلر می خوره یک متغییر رو یک واحد اضافه می کنه

کد:
Config Timer1 = Counter , Edge = Rising
Enable Interrupts
Enable Counter1
On Counter1 Show
Counter1 = 65535
Dim A As WORD
Do
Loop
End
SHOW:
Counter1 = 65535
Incr A
Cls : Lcd A
Return


حالا تحلیل برنامه :
در خط اول ما تایمر یک رو در مد کانتر پیکره بندی کردیم یعنی به میکرو گفتیم که از تایمر یک می خواهیم به عنوان کانتر (شمارنده) استفاده کنیم و در ادامه همین خط نوشتیم Edge = Rising که با این دستور به میکرو فهموندیم که لبه بالا رونده رو می خایم بشماریم اگه ما به جای RISING می نوشتیم FALLING میکرو فقط لبه پایین رونده پالس رو میشمرد .
خط دوم Enable Interrupts : که با این دستور وقفه سراسری رو فعال می کنیم این دستور رو هر وقت که از کانتر یا تایمر استفاده می کنی باید بزاری .
خط سوم Enable Counter1 : با این دستور کانتریک رو فعال می کنیم این دستور رو هم هر وقت که از کانتر استفاده می کنی باید بنویسی.
خط چهارم On Counter1 Show2 : با این دستور به میکرو دستور می دیم که هر وقت کانتر سرریز شد ( با همان مقدار 65536 تا ) بپر برو توی زیر برنامه SHOW ( SHOW اسم زیربرنامه است که هر اسم دلخواه دیگر می تواند باشد مثلا AHMAD ).
خط پنجم Counter1 = 65535 : به کانتریک مقدار 65535 دادیم یعنی کانتر از ادامه این عدد شروع به شمردن می کند به جای این عدد هر عدد دخواه دیگر هم می توانیم بدهیم.
خط ششم Dim A As WORD: ما با این دستور یک متغییر به اسم A و از نوع WORD تعریف کردیم که در ادامه می گم که چه کاری رو انجام میده.
خط هفتم DO : با نوشتن این دستور ابتدای حلقه رو مشخص کردیم.
خط هشتم LOOP : با این دستور انتهای حلقه رو مشخص کردیم.
خط نهم END : این دستور یعنی انتهای برنامه که برنامه هیچ وقت به این دستور نمی رسه .
خط دهم SHOW : در اینجا یک زیر برنامه به اسم SHOW تعریف کردیم که داخل این زیر برنامه دستورات زیر نوشته شده :
خط یازدهم Counter1 = 65535 : اولین دستور داخل زیربرنامه SHOW است که در این جا به کانتریک مقدار 65535 دادیم یعنی کانتر از ادامه این عدد شروع به شمردن می کند به جای این عدد هر عدد دخواه دیگر هم می توانیم بدهیم.
خط دوازدهم INCR A : دومین دستور داخل زیر برنامه SHOW است که وقتی میکرو این خط رو می خونه مقدار متغییر A رو یک واحد اضافه میکنه.
خط سیزدهم Cls : Lcd A : سومین دستور داخل زیربرنامه SHOW است که با این دستور میکرو مقدار متغییر A رو روی LCD نمایش می ده .
خط چهاردهم RETURN : چهارمین دستور داخل زیربرنامه SHOW است که با این دستور میکرو بر می گرده اول برنامه .

تحلیل دوم :
برنامه از ابتدا توسط میکرو خونده میشه :
خط اول ما اومدیم تایمر یک رو در مد کانتر استفاده کردیم
خط دوم Enable Interrupts : ما در این جا وقفه سراسری رو فعال کردیم توجه کن که هر وقت از تایمر یا کانتر استفاده می کنی این دستور رو حتما بنویسی تا وقفه سراسری فعال بشه.
خط سوم Enable Counter1 : با این دستور میکرو کانتر یک رو فعال می کنه و میره سر خط بعدی
خط چهارم On Counter1 Show : میکرو این دستور رو می خونه ولی فعلا تا زمانی این دستور رو اجرا نمی کنه یعنی به زیر برنامه SHOW پرش نمی کنه تا زمانی که وقتش برسه
1- وقتش چه وقت می رسه
2- هر وقت که کانتر یک با مقدار 65536 تا سرریز کنه بدون درنگ این دستور توسط میکرو خونده و میپره توی زیر برنامه SHOW
خط پنجم Counter1 = 65535 : با این دستور میکرو میکرو کانتر یک رو تا مقدار 65535 تا پر می کنه . این دستور مثل این هستش که ما 65535 تا پالس به پایه T1 میکرو داده باشیم و کانتر هم به اندازه همین مقدار پر شده باشه.
خط ششم DIM A AS WORD : میکرو وقتی که به این خط از برنامه می رسه می فهمه که ما یک متغییر از نوع WORD به اسم A انتخاب کرده ایم و میره خط بعدی رو می خونه .
توی خط هفتم و هشتم ما یک حلقه DO - LOOP گذاشتیم میکرو به محض این که این دستور رو میخونه میوفته توی این حلقه و از این حلقه بیرون نمیاد . خوب حالا رسیدیم به قسمت جذاب ماجرا. توی این گیروداری که میکروی بیچاره افتاده توی حلقه ما تنها کمکی که به این میکروی بیچاره میتونیم بکنیم اینه که یک پالس ناقابل بدیم به پایه T1 میکرو .
1- خوب چه اتفاقی میوفته
2- اها یادت میاد که ما مقدار کانتر رو تا 65535 تا پر کردیم و بهتم گفتم که مقدار کانتر اگه به 65536 تا برسه کانتر سرریز میشه و از اونجایی هم که ما توسط دستور On Counter1 Show به میکرو دستور دادیم که اگه سرریز کردی بپر برو و توی زیر برنامه SHOW
1- خوب اره چه ربطی داره ؟
2- ربطش به اینه که ما با دادن یک پالس به پایه T1 یک واحد به مقدار کانتر یک اضافه کردیم یعنی 65535 + 1 = 65536 فهمیدی حالا
1- اها حالا فهمیدم
2- پس بزار بقیه ماجرا رو بگم. بعد ازا ین که ما با دادن یک پالس به پایه T1 مقدار کانتر رو به 65536 رسوندیم طبیعتا کانتر سرریز میشه و چون قبلا بهش دستور داده بودیم که اگه کانتر سرریز شد بپر توی زیر برنامه SHOW میکرو هم بدون استخاره میپره میره توی زیر برنامه SHOW و دستوراتی رو که ما داخل زیربرنامه SHOW نوشتیم رو اجرا میکنه . حالا فرض رو بر این میزاریم که ما یک پالس به پایه T1 دادیم و میکرو سرریز شده و پریده توی زیربرنام SHOW و بحث رو از اونجا دوباره پی میگیرم.
بعد از این که میکرو پرید توی زیربرنامه SHOW میاد دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا میکنه به ترتیب زیر :
اولین دستور داخل زیربرنامه SHOW هست Counter1 = 65535 : چون که کانتر یک قبلا سرریز شده و مقدارش صفر شده ما باید دوباره بیایم مقدار کانتر یک رو برگردونیم به حالت قبل یعنی 65535 .
دومین دستور داخل زیربرنامه SHOW هست INCR A یعنی یک واحد به مقدار متغییر A اضافه کن .
سومین دستور داخل زیر برنامه SHOW هست CLS:LCD A به این معنی که مقدار متغیر A رو روی LCD نمایش بده
چهارمین یا به عبارت دیگه اخرین دستور داخل زیربرنامه SHOW هست REUTURN که با این دستور میکرو دوباره میره توی زیر برنامه SHOW و دوباره منتظر یک پالس دیگه میمونه تا دوباره سرریز بشه و دوباره بپره بره توی زیربرنامه SHOW و دستورات زیربرنامه SHOW رو دوباره اجرا کنه.
1- یک سوال اگه ما خواستیم که کانتر به جای این که به ازای هر یک پالس بپره توی زیربرنامه SHOW بیاد و به ازای هر دوتا پالس این عمل رو انجام بده باید چه کار کنیم ؟
2- برای این کار ما باید یک کاری انجام بدیم که مقدار کانتر به ازای هر دوتا پالس سرریز بشه یعنی بعد از این که دوتا پالس به پایه T1 خورد سرریز بشه . پس باید به جای Counter1 = 65535 بنویسیم Counter1 = 65534 یعنی ما مقدار کانتر رو با 65534 تا پر کردیم و برای سرریز شدن کانتر تا 65536 به دو تا پالس نیاز داریم . اینطوری پالس اولی که به پایه T1 بخوره مقدار کانتر یک واحد افزایش پیدا می کنه و از 65534 میرسه به 65535 و هیچ اتفاق خاصی نمیوفته ولی با دادن پالس دومی مقدار کانتر یک واحد دیگه افزایش پیدا می کنه یعنی از 65535 میرسه به 65536 و اینجاست که کانتر سر ریز میکنه و میپره توی زیربرنامه SHOW
1- یک سوال دیگه از کجا بفهمیم که پایه T1 میکرو کجاست ؟
2- از روی دیتاشیت یا برگه مشخصات میکرو یک کار دیگه هم می تونی انجام بدی و اون این که بری توی سایت http://www.atmel.com و اونجا می تونی برگه مشخصات اون نوع میکرویی که باهاش کار می کنی رو دانلود کنی.
1- بازم سوال چرا توی از دستور Counter1 = 65535 دوبار توی برنامه استفاده کردی
2- ببین وقتی که ما تغذیه میکرو رو وصل می کنیم میکروکنترلر یک بار برنامه رو از اول شروع میکنه به خوندن و برای اولین بار دستور Counter1 = 65535 رو که ما در خط پنجم نوشتیم رو می خونه و با این دستور کانتر رو با مقدار 65535 تا پر می کنه و بعدش می یوفته توی حلقه DO-LOOP بعدش اونقدر توی این حلقه می مونه تا ما یک پالس به پایه T1 بدیم تا این که سرریز بشه و بره توی زیر برنامه SHOW . حالا بیا فرض رو بر این بزاریم که ما دستور Counter1 = 65535 رو در خط یازدهم ننوشته باشیم . خوب اگه ما این دستور رو درخط یازدهم ننویسیم میکرو میاد و تمام دستورات داخل زیربرنامه رو انجام می ده و با دستور RETURN که ما در اخر برنامه نوشته بودیم برمی گرده میره تو حلقه DO-LOOP و از اونجایی که کانتر یک بار سرریز شده یعنی مقدارش صفر شده دیگه با پالس بعدی نمیره توی زیر برنامه چون الان مقدار کانتر صفر هستش و ما باید 65536 تا پالس به پایه T1 بدیم تا بره توی زیر برنامه . حالا ما برای جلوگیری از این کار اومدیم دوبار دستور Counter1 = 65535 رو نوشتیم تا هر بار که دستورات زیر برنامه رو انجام داد مقدار کانتر رو برگردونه به 65535 و دوباره اماده یک پالس بعدی باشه .
پایان


جلسه دهم

1- سلام خوبی
2- سلام ای بد نیستیم تو خوبی
1- قربانت . امروز چه مبحثی رو می خای بگی
2- دستور ROTATE رو اول می گم بعد می ریم سر بحث شیرین تایمر کانتر
1- برو که رفتیم
2- دستور ROTATE : توسط این دستور می شه بیت ها رو به سمت چپ یا راست ببری که کاربرد زیادی هم داره مثلا در کنترل استپ موتور . بزار یک مثال بهت بگم تا به اهمیت این دستور پی ببری
فرض کن که هشتا LED داری و می خای اولی روشن بشه بعد از چند ثانیه خاموش بشه و همزمان با خاموش شدنش دومین LED روشن بشه بعد از چند ثانیه خاموش بشه همزمان با خاموش شدنش LED سوم روشن بشه و الی اخر تا این که LED هشتم روشن بشه و چند ثانیه روشن بمونه و خاموش بشه و از دوباره LED اول روشن بشه و این ریتم از دوباره تکرار بشه . خوب اگه ما بخایم این کار رو انجام بدیم باید از برنامه زیر استفاده کنیم در برنامه زیر LED ها به پورت A متصل شده اند

کد:
Config Porta = Output
Do
Set Porta.0
Waitms 25
Reset Porta.0
Set Porta.1
Waitms 25
Reset Porta.1
Set Porta.2
Waitms 25
Reset Porta.2
Set Porta.3
Waitms 25
Reset Porta.3
Set Porta.4
Waitms 25
Reset Porta.4
Set Porta.5
Waitms 25
Reset Porta.5
Set Porta.6
Waitms 25
Reset Porta.6
Set Porta.7
Waitms 25
Reset Porta.7
Loop
End

برنامه بالا کار می کنه ولی از نظر من غلط هستش چون که ما با دستور ROTATE می تونیم این کار رو خیلی راحتر انجام بدیم و نیاز به نوشتن این همه دستور نیست به مثال زیر توجه کن

کد:
Config Porta = Output
Dim B As Byte
B = &B10000000
Do
Rotate B , Right
Porta = B
Waitms 100
Loop
End

برنامه بالا همون کار برنامه قبلی رو انجام می ده می بینی که چقدر دستورات کم شد البته من فقط یک مثال زدم که باید در مورد ستور هم بهت بگم که چی به چیه. گفتیم که یک بایت تشکیل شده است از هشت بیت .ما در این برنامه یک متغییر به اسم B و از نوع بایت تعریف کردیم . این بیت ها رو می تونیم به یک پورت هم ارتباط بدیم. حالا بزار بریم سر برنامه بهت می گم که چه اتفاقی افتاده .
خط اول ما اومدیم پورت A رو به عنوان خروجی تعریف کردیم
خط دوم اومدیم یک متغییر از نوع بایت و به اسم B تعریف کردیم
خط سوم با دستور B = &B10000000 کد باینری برای متغییر B انتخاب کردیم اگه توجه کنی متوجه میشی که این عدد یک عدد هشت رقمی است یعنی هشت بیتی هستش اون یکی که اول نوشته شده همون منطق یک دیجیتال و اون صفرهایی که نوشته شده همون منطق صفر دیجیتال هستش . این دستور یک نوع مقدار دهی به متغییر هستش. توضیحات این دستور هنوز ادامه داره که در ادامه توضیح میدم.
خط بعدی با دستور DO اومدی و ابتدای حلقه رو مشخص کردیم
خط بعدی با دستور ROTATE B , RIGHT به میکرو دستور دادیم که بیت های متغییر B رو که در خط قبل توضیح دادیم یک گام به سمت راست جلوتر ببر یعنی میشه 01000000 اگه توجه کنی متوجه می شی که عدد یک 1 یک گام جلو تر رفته البته صفرها هم جلوتر می رن ولی هیچ بیتی خارج نمی شه و اگه به اخر برسه دوباره دور می زنه و میاد اول قرار می گیره.
خط بعد با دستور PORTA = B به میکرو فرمان دادیم که مقدار بیت های متغییر B رو روی پایه های پورت A بار گذاری کن . حتما از خود می پرسی که یعنی چی . خوب الان من بهت می گم یعنی چی . همونطور که می دونی هر پورت هشت پایه داره و هر متغییر از نوع بایت هم هشت بیت داره ما اومدیم با این دستوری که نوشتیم به ترتیب بیت ها رو روی پایه های A.0 تا A.7 بار گذاری کردیم در اینجا عدد باینری ما هستش 01000000 پس پایه A.0 میشه 0 پایه A.1 میشه 1 پایه A.2 میشه 0 پایه A.3 میشه 0 و الی اخر که بقیه پایه ها هم صفر هستش چون ادامه عدد باینری صفر هستش صفر در اینجا به معنی خاموش بودن پایه مورد نظر و یک در اینجا به معنی روشن شدن پایه مورد نظر است . پس تا اینجا پایه A.1 ما 1 هستش یعنی روشن هستش پس اون LED ی که به پایه A.1 وصل هستش باید روشن بشه و تمام LED های دیگه خاموش باشه.
خط بعدی با دستور WAITMS 100 یک تاخیر صد میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایچاد کردیم که با تغییر این عدد می تونی سرعت روشن روشن و خاموش بودن LED ها رو تغییر بدی.
خط بعدی با دستور LOOP انتهای حلقه رو مشخص کردیم که میکروکنترلر وقتی به این دستور می رسه بر می گرده و از خط بعدی DO شروع می کنه به خوندن مجدد دستورات .
خط بعدی نوشتیم END که برنامه هیچ زمان به END نمی رسه .
گفتیم که برنامه وقتی به LOOP رسید بر می گرده می ره خط بعدی DO رو می خونه خط بعدی DO هستش Rotate B , Right به محض این که این دستور توسط میکرو خونده شد بیت ها دوباره یک واحد به سمت راست هدایت می شوند حالا قبلا بیتها بودن 01000000 که بعد از خونده شدن دستور
Rotate B , Right یک واحد به سمت راست هدایت می شن یعنی 00100000 اگه توجه کنی می بینی که این دفعه بیت سوم از سمت چپ یعنی 1 جلوتر رفت اونم به سمت راست
خط بعدی PORTA = B هستش که قبلا توضیح شو دادم به این معنی هستش که مقدار فعلی بیت ها رو روی پورت A بارگذاری کن به محض خونده شدن این دستور میکرو مییاد این بیت ها رو به ترتیب از سمت چپ روی پورت A بار گذاری می کنه این دفعه بیت سوم از سمت چپ شده 1 و بیت دوم از سمت چپ که در دفعه قبل 1 بوده شده صفر پس پایه A.1 که قبلا یک بوده یعنی روشن بوده میشه صفر و پایه A.2 که قبلا صفر بوده حالا میشه یک و LED ی که بهش وصل هستش روشن میشه
1- همین جا وایستا که یک سوال دارم چه اتفاقی افتاد که بیتی که قبلا یک بوده شد صفر و بیتی که قبلا صفر بود شده یک
2- به دلیل همون دستور Rotate B , Right که نوشتیم بوده . ببین ما با این فرمان به میکرو دستور دادیم که بیت ها رو یک واحد به سمت راست هدایت کن و از اونجایی هم که گفتیم بیت ها خارج نمیشن و دور می زنن هر بیتی که اخر از همه بود و یک واحد به سمت راست هدایت شد بر میگرده میره اول.
خوب بزار ادامه تحلیل رو بگم:
خط بعدی هستش WAITMS 100 که قبلا دربارش توضیح کافی داده شد
خط بعدی که توسط میکروکنترلر خونده میشه LOOP هستش و با خونده شدن این دستور میکرو میپره دوباره می ره از خط زیری DO شروع می کنه به خوندن یعنی خط Rotate B , Right و با خونده شدن این دستور دوباره تمام بیت ها یک واحد به سمت راست هدایت میشن یعنی 00010000 و الی اخر و هی این برنامه دور مزنه و LED ها یکی پس از دیگری روشن و خاموش می شه
1- سوال دارم بعد از این که این 1 به اخر رسید یعنی شد 00000001 و دوباره میکرو به دستور
Rotate B , Right رسید تکلیف این 1 چی می شه چون که باید یک واحد به سمت راست هدایت بشه
2- این که خیلی راحته خوب 1 دوباره بر می گرده سر خط یعنی 10000000
یکم این مثال رو دستکاری کن تا همه چیز دستت بیاد مثلا در اونجایی که ما نوشتیم B = &B10000000
می تونی دستکاری کنی و یک مقدار دیگه بدی مثلا B = &B 10101010 یا هر چیز دیگه .
خوب رسیدیم به مبحث تایمر کانتر در میکرو کنترلر AVR :
درمیکرو کنترلر AVR نهایتا دو سه تا تایمر و کانتر بیشتر نداریم البته در میکروکنترلر نوع
ATMEGA8 چهار تایمر کانتر داریم که در این نوع استسنا هستش
1- تایمر رو فهمیدم ولی کانتر چی هست
2- کانتر ( COUNTER ) به معنی شمارنده هستش که در میکروکنترلر هم وظیفه این کانتر شمردن پالس هایی هستش که به ورودیش اعمال میشه که سر فرصت بهم می گم . من اینجا فقط تایمر صفر 0 و تایمر یک 1 رو بهت می گم تایمر 3 هم به کارم نیومده که برم دنبالش به کار توهم نمیاد . این تایمر کانتر صفر و یک دو تا فرق باهم دارن و اون اینه که تایمر کانتر صفر 8 بیتی هسش و تایمر کانتر یک 16 بیتی .
1- موارد کاربردش کجا هستش
2- موارد کاربردش ساخت ساعت . شمارنده . فرکانس متر و .
اول میرم سر تایمر کانتر صفر .ببین یزار یک چیز رو اول بهت بگم که بعضی از دستورات رو نمی شه موشکافی کنیم پس زیاد گیر نده .
1- باشه
2- اول تایمر صفر : برای این که شما بتونی از تایمر کانتر برای زمان های دقیق استفاده کنی مجبوری بری و یک RTC از بازار بخری و وصل کنی به دو تا از پایه های مخصوص میکروکنترلر که بهش بعدا اشاره می کنم . برای ایجاد یک تایم مثلا یک ثانیه ای شما باید ابتدا به میکروکنترلر با دستور پیکره بندی CONFIG حالی کنی که اقای میکروکنترلر من می خام از تایمر صفر شما استفاده کنم . برای ایجای زمان یک ثانیه توسط تایمر صفر به ترتیب زیر باید عمل کنی
اول باید ببینی فرکانس کاری میکروکنترلرت چند هستش که اکثر میکروکنترلرها 8 مگا هستن.

کد:
Config Timer0 = Timer , Prescale = 256
Dim A As Byte
Dim B As Byte
Enable Interrupts
Enable Timer0
On Timer0 Show

Do
Loop
End
Show:
Timer0 = 6
Incr A
If A = 125 Then
Incr B
Cls
Lcd B
Timer0 = 0
A = 0
End If
Return

این برنامه باید برای ما یک تایم یک ثانیه ایجاد می کنه ولی در عمل این طور نیست وزمان ها بیشتر از یک ثانیه طول می کشه که این مشکل بایک RTC قابل حل هستش.
در خط اول برنامه ما با دستور Config Timer0 = Timer , Prescale = 256 اومدیم و تایمر صفر رو برای مد تایمر پیکره بندی کردیم البته با این دستور CONFIG TIMER0 = TIMER در ادامه همین خط بعد از گذاشتن علامت , با دستور Prescale = 256 اومدیم و مقدار فرکانس کاری میکرو رو بر 256 تقسیم کردیم توجه کن که به جای این عدد از اعداد 1 و 8 و 64 و 1024 هم می تونی استفاده کنی که گذاشتن یکی از این اعداد بعد PRESCALE اجباری هست با این کار ما فرکانس کاری میکروکنترلر رو بر 256 تقسمت کردیم یعنی 8000000 / 256 = 31250 خوب حتما از خودت می پرسی که ما چرا این تقسیم رو انجام دادیم .باید بهت بگم که برای این که فرکانس یکم کوچیکتر بشه و بتونیم ازش برای ایجاد یک ثانیه استفاده کنیم.
خط دوم اومدیم یک متغییر از نوع بایت به نام A تعریف کردیم
خط سوم هم اومدیم یک متغییر از نوع بایت به نام B تعریف کردیم که در ادامه می گم که این متغییر ها رو برای چه کاری هستن .
خط بعدی با دستور ENABLE INTERRUPTS اومدیم وقفه میکرو کنترلر رو فعال کردیم توجه کن که ما در میکرو کنترلر یک وقفه داریم که انواع مختلف هم داره که بعدا در بارش توضیح می دم ولی همین رو بدون که هر وقت از تایمر و کانتر استفاده می کنی باید این دستور رو در اوایل برنامه بزاری تا هر وقت که وقفه تایمر خورد به میکرو اعلام بشه که زمان یک ثانیه شد . در ضمن با دستور
DISABLE INTERRUPTS هم می تونیم این فرمان رو غیر فعال کنیم
خط بعد با دستور ENABLE TIMER0 تایمر 0 رو فعال کردیم . بادستور DISABLE TIMER0 هم می تونیم این تایمر 0 رو غیر فعال کنیم.
خط بعدی نوشتیم ON TIMER0 SHOW این دستور به این معنی هستش که اگر تایمر صفر سرریز شد بپر برو توی زیر برنامه SHOW . توجه داشته باش که این سرریز شدن تایمر به منزله زمان یک ثانیه نیست که در ادامه میگم زمان یک ثانیه کی به وجود میاد .
خط بعدی نوشتیم DO وپایین DO هم نوشتیم LOOP . این حلقه DO –LOOP رو که تو حلقه هم خالی گذاشتیم برای این هستش که اگه برنامه دیگه ای هم داشتیم بزاریم داخل این حلقه مثلا شاید ما یک برنامه ای نوشته باشیم که علاوه بر تایمر یک کیبرد هم در برنامه استفاده کرده باشیم که برنامه مثلا کیبرد هم داخل این حلقه باید نوشته بشه.
در خط بعدی نوشتیم END که برنامه ما هیچ وقت به این END نمی رسه
خط بعدی نوشتیم SHOW: که زیر برنام ما رو مشخص کرده که داخل این زیر برنامه عبارات زیر نوشته شده:
اولی دستور داخل این زیربرنامه هستش TIMER0 = 6 ببین ما گفتیم که تایمر صفر یک تایمر 8 بیتی هستش یعنی یک بایتی خوب یک بایت هم با 255 پر میشه و با 256 تا هم سرریز میشه و دوباره صفر میشه
ما اومدیم برای این که این 256 سرراست بشه تایمر صفر رو با 6 تا پر کردیم که تقسیمات هم اعشاری نشه .
قبل از این که بخام خط بعدی یعنی INCR A رو توضیح بدم بزار یک چیزی رو اول بگم بعد برم سراغش چون که به هم ربط دارن . ما یک تقسیم دیگه هم باید انجام بدیم یعنی 31250 / 250 = 125 که حاصل شد 125 این 250 همون عدد تایمر هستش که در دستور قبل با فرمان TIMER0 =6 شش واحد بهش اضافه کرده بودیم که تقسیم ما سرراست بشه نه این که اعشاری بشه . حالا ما این تقسیم رو برای این انجام دادیم که بفهمیم یک متغییر رو چند بار باید افزایش بده تا تایم یک ثانیه ایجاد بشه که در اینجا عدد 125 به دست اومد یعنی برای این که زمان یک ثانیه ایجاد بشه متغییر ( در این جا متغییر A ) باید 125 تا پر بشه . حالا بریم سر خط دستور بعدی.
خط بعدی نوشتیم INCR A به این معنی که هر وقت تایمر ما وقفه خورد بیاد و یک واحد به این متغییر A اضافه کنه
خط بعدی نوشتیم IF A = 125 THEN ما گفتیم که برای به دست اومدن زمان یک ثانیه طبق تقسیماتی که انجام دادیم متغییر A باید 125 تا پر بشه برای همین دستور شرط رو نوشتیم که اگر متغییر A مساوی 125 شد برو دستور شرط رو اجرا کن این دستور شرط هر چیزی می تونه باشه مثال برو یک پورت رو یک کن یا این که یک واحد به یک متغییر دیگه اضافه کن . یا یک پایه رو صفر کن یا هر چی که دوست داشتی فقط ما این جا اومدیم و دستورات شرط رو در خط های پایین نوشتیم که دستورات شرطی که نوشتیم به این ها هستن :
اولین دستور شرط این هستش INCR B یعنی یک واحد به متغیی B اضافه کن که هر دستور دیگه ای هم می تونستیم بزاریم مثلا این که یک پایه رو TOGGLE کن که ما حال کردیم بعد از یک ثانیه یک متغییر دیگه رو بره اضافه کنه .
دستور شرط بعدی CLS هستش یعنی ال سی دی رو پاک کن
دستور شرط بعدی LCD B هستش که ما به میکرو دستور دادیم که مقدار متغییر B رو روی ال سی دی نمایش بده.
دستور شرط بعدی TIMER0 = 0 قرار دادیم تا برای شروع مجدد صفر بشه
دستور شرط بعدی A = 0 هستش که با این کار مقدار متغییر A رو صفر کردیم تا برای بار بعدی که می خاد متغییر رو اضافه کنه دوباره از صفر شروع به اضافه کردن کنه نه این که از ادامه 125
خط بعدی END IF هستش که ما هر وقت دستورات شرط تمام میشه باید از این دستور استفاده کنیم تا میکرو بفهمه که دستورات شرط تموم شده . پس از این که میکرو به این خط رسید و این دستور رو خوند هیچ کاری انجام نمی ده و فقط از خط پایین این دستور شروع به خوندن ادامه برنامه می کنه
خط اخر نوشتیم RETURN ببین ما برای این که دوباره یک تایم یک ثانیه دیگه به وجود بیاد مجبوریم که دوباره برگردیم به اول برنامه در تایمر ها با دستور RETURN این کار رو انجام می دیم . و میکرو میره به اول برنامه از دوباره روز از نو روزی از نو و این ایجاد زمان یک ثانیه ادامه داره .
1- یک سوال اگه ما خاستیم که یک زمان بیشتر از یک ثانیه ایجاد کنیم مثلا دو ثانیه یا بیشتر باید چکار کنیم
2- سوال خوبی کردیم این کار خیلی راحته در خطی که نوشتیم IF A = 125 و این 125 برای یک ثانیه بود رو دو برابرکنیم تا زمان دو ثانیه حاصل شه یعنی بزاریم 250 . یک چیز دیگه هم باید بهت بگم که اگه زمان بیشتری مثلا از دو ثانیه بیشتر خاستی باید 125 رو ضرت در اون تایمی که می خای بکنی
مثلا زمان سه ثانیه می خای 125 * 3 = 375 که حاصل شد 375 که این جا چون متغییر A فقط تا 255 تا می تونه پر بشه و با 256 تا سرریز میشه ما نمی تونیم از این نوع متغییر استفاده کنیم و مجبوریم از یک متغییر دیگه استفاده کنیم که از نوع WORD هستش که ظرفیت خیلی بالا داره . حالا کافیه در اویل برنامه به جای دستور DIM A AS BYTE بنویسیم DIM A AS WORD و به جای دستور
IF A = 125 بنویسیم IF A = 375 (البته برای تایم سه ثانیه)

خوب برای امروز دیگه کافیه بقیه باشه برای جلسه بعدی


جلسه نهم

1- سلام خوبی
2- خوبم تو چطوری
1- ای بد نیستم خوب قراره امروز چی یادم بدی
2- امروز می خوام کار با حافضه EEPROM رو بهت بگم
1- چی هستش
2- حافضه بلند مدت یا حاظه پایدار میکروکنترلر . اگه یادت باشه برنامه ای رو که ما می نوشتیم و بعد پروگرام می کردیم و با این کار برنامه رو می ریختیم توی قسمت حافضه FLASH . ما در AVR می توانیم برنامه ای رو که نوشتیم یا توی حافظه FLASH بریزم و یا توی حافضه EEPROM بریزیم بستگی داره که دوست داشته باشیم اطلاعات ذخیره بشه یا نه
1- من که نفهمیدم چی شد بالاخره توی کدوم حالضه بریزیم بهتره
2- ببین این دوتا حافظه نسبت به هم یک سری خوبی ها یی دارن و یک سری بدی ها مثلا حافضه FLASH نسبت به حافضه EEPROM از سرعت بالاتری برخورداره و ما برنامه ای رو که قبلا توی این حافظه ریخته بودیم می تونیم از طریق نرم افزار پاکش کنیم بدی حافظه FLASH هم توی همین هستش که اطلاعاتی رو که توی اون ریختیم بعد از این که تغذیه میکروکنترلر قطع بشه از بین می ره
1- منظورت از اطلاعات همون برنامه ای هستش که توش ریختیم
2- نه نه اشتباه نشه منظورم اینه که مثلا شما داری یک متغییر رو افزایش می دی و روی ال سی دی هم نمایش می دی بعد تغذیه میکروکنترلر رو بر می داری بعد دوباره تغذیه رو وصل می کنی ایا مقدار متغییری که قبلا افزایش داده بودی از صفر می یاد یا اخرین عددی که افزایش پیدا کرده بوده خوب مصلما از صفر چون اطلاعاتش پاک شده. خوب بریم سر بحث خودمون حافضه EEPROM هم نسبت به حافضه FLASH یک سری میزیت داره اون هم اینه که می تونیه اطلاعات رو در خودش نگه داره یک بدی هم که داره اینه که سرعتش نسبت به حافظه FLASH پایین هستش و برنامه ای رو که شما توی این حافضه می ریزی نمی تونی با نرم افزار پاکش کنی و باید با اشعه پاک بشه . بزار یک مثال بزنم . فرض کن که داری توی برنامه WORD یک متن رو تایپ می کنی و کلی هم تایپ کردی و ناگهان برق
می ره و بعد از دو ساعت برق میاد می ری کامپیوتر رو روشن می کنی ایا اون متنی رو که بایپ کرده بودی هنوز هستش یا اینکه از بین رفته
1- خوب مسلما چون که ذخیره نکرده بودم از بین رفته
2- افرین . حالا بیا فرض کنیم که شما بعد از این که این متن رو تایپ کردی رفتی توی یک درایوی ذخیرش کردی و بعد از این که ذخیرش کردی یک دفعه برق می ره بعد از دو ساعت برق می ره می ری کامپیوترت رو روشن می کنی بعد می ری سراغ اون متنی که قبلا ذخیره کرده بودی ایا پاک شده
1- نه چون که ذخیرش کرده بودم
2- احسن حافظه EEPROM هم همینظوره و می تونه اخرین اطلاعاتی رو که بهش دادی تا مدت های نا محدود در خودش نگه داره
1- بابا یک مثال هم از نحوه برنامه نویسیش بزن
2- چشم این هم یک مثال

 

کد:
Dim A As Byte
Readeeprom A , 0
Do
Debounce Pinb.0 , 1 , Show , Sub
Debounce Pinb.1 , 1 , Show2 , Sub

Loop
End

show:
Incr A
Writeeeprom A , 0
Waitms 5
Readeeprom A , 0
Cls
Lcd A
Return
show2:
A = 0
Writeeeprom A , 0
WAITMS 5
Cls
Lcd A
Return

در برنامه بالا ما به وسیله دو میکروسوییچ که به پایه های b.0 و b.1 وصل هستند یک متغییر رو زیاد می کنیم و هر وقت که دوست داشتیم صفرش می کنیم میکروسوییچی که به پایه B.0 وسل هستش برای زیاد کردن متغییر هستش و به کمک این میکروسوییچ می تونیم از صفر تا 225 رو به کمک میکروسوییچ زیاد کنیم میکروسوییچی که به پایه B.1 وصل می شه برای این هستش که ما در هر جایی که از برنامه باشیم بتوانیم متغییر رو صفر کنیم
جالبی این برنامه این هستش که ما به دلیل این که برنامه رو توی حافظه EEPROM میریزیم اگه یک وقتی تغذیه میکروکنترلر رو قطع کنیم و مجددا وصل کنیم و دوباره میکروسوییچی که برای زباد کردن متغییر هستش رو تحریک کنیم متغییر از اخرین عددی که قبلا زیاد شده بوده شروع می کنه به زیاد شدن
1- همین تیکه رو یک بار دیگه بگو
2- فرض کن که با میکرو سوییچ متغییر رو زیاد کردی و رسوندی به عدد مثلا 10 و روی ال سی دی نمایش دادی بعد تغذیه میکروکنترلر رو قطع کردی و بعد از چند ساعت میای دوباره تغذیه میکروکنترلر رو وصل می کنی و دوباره میکروسوییچ رو می زنی حتما فکر میکنی که از صفر دوباره شروع میکنه به زیاد کردن . باید بگم اگه اینطوری فکر می کنی اشتباه کردی چون که بازدن میکروسوییچ به دلیل اینکه این مقدار متغییر در حافظه EEPROM ذخیره شده متغییر شروع میکنه به زیاد شدن البته ازادامه کار یعنی ادامه 10 . خوب حالا شاید خواستیم که از صفر شروع کنیم برای این کار میکروسوییچی رو که به پایه B.1 وصل هستش رو فشار می دیم و دوباره مقدار متغییر می شه 0
خوب حالا بریم سر تحلیل برنامه :
میکرو میاد برنامه رو از خط اول شروع می کنه به خوندن
خط اول ما یک متغییر از نوع بایت و به اسم A تعریف کردیم
خط دوم نوشتیم Readeeprom A , 0 یه این معنی که بخوان مقدار متغییر A رو از مکان حافظه 0 EEPROM که به جای 0 هر عدد دیگری میتونی بدی . میکرو که این دستور رو میخونه می فهمه که باید مقدار متغییر A رو که قبلا ذخیره کرده بخونه خوب برای بار اول که ما چیزی رو ذخیره نکردیم .پس مقدرا متغییر A رو در وحله اول صفر در نظر می گیره
بعد میاد میوفته توی حلقه DO - LOOP و اون تو دور می زنه تا وقتی که یکی از پایه های B.0 یا B.1 ما یک بشه که این پایه ها مستقیما وصل شده به میکروسوییچ ها
فرض کن که میکروسوییچ اول که وصل شده به پایه B.0 تحریک بشه در این جا میکروکنترلر میفهمه که پایه B.0 یک شده و می ره دستور شرط رو که پرش به زیر برنامه SHOW هشتش رو اجرا می کنه و میپره میره داخل این زیر برنامه خوب حالا باید دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا کنه
اولین دستور داخل این زیربرنامه هتسش INCR A و میکرو هم این کار رو میکنه و یک واحد به مقدار متغییر A اضافه می کنه یعنی می شه عدد 1
دستور دوم هستش Writeeeprom A , 0 این دستور به این معنی هستش که مقدار متغییر A رو ذخیره کن داخل مکان حافضه 0 و میکرو هم این کار رو میکنه و مقدار عدد 1 رو توی این مکان از حافضظه EEPROM ذخیره میکنه . دستور بعدی داخل این زیربرنامه نوشته Waitms 5 یعنی این که یک تاخیر 5 میلی ثانیه ای ایجاد کن این تاخیر رو همیشه بعد از دستور Writeeeprom بزار چون که یک تاخیر ایجاد بشه و عملیات ذخیره سازی به درستی انجام بشه . دستور بعدی داخل این زیربرنامه نوشته Readeeprom A , 0 این دستور به این معنی هستش که بخوان مکان حافظه 0 از حافظه EEPROM دقیقه همان مکانی که مقدار متغییر A رو اونجا ذخیره کرده بودیم و میکرو هم این مکان رو می خونه و می فهمه که مقدرا متغییر A هستش 1 . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هستش CLS که باید بدونی برای چی هستش . خط بعدی داخل این زیربرنامه نوشته LCD A
به این معنی که مقداری رو که توسط دستور Readeeprom A , 0 خوندی رو روی ال سی دی نمایش بده و میکرو هم این کار رو می کنه توجه داشته باش که هر وقت خواستی مقدار متغییری رو که قبلا ذخیره کردی رو بخونی و روی ال سی دی نمایش بدی اول باید با دستور Readeeprom
مقدار ذخیره شده رو بخونی بعد با دستور LCD مقدرا رو روی ال سی دی نمایش بدی . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هستش RETURN به این معنی که بپر برو سر همون خطی که قبلا ازش پرش کرده بودی یعنی خط Debounce Pinb.0 , 1 , Show , Sub و دوباره توی این حلقه دور می زنه تا این که دوباره یکی از دو میکروسوییچ ها تحریک بشه و بپره بره توی زیربرنامه ای که براشون تعریف شده . فرض کن که همیجا یک دفعه دستت میخوره به سیم منبع تغذیه ای که به میکروکنترلر وصل هستش و تغذیه میکروکنترلر قطع میشه و تو دوباره تغذیه رو وصل می کنی و میکروکنترلر هم ازخط اول برنامه شروع میکنه به خوندن برنامه و دستور READEEPROM A , 0 رو می خونه و میکروکنترلر با خوندن این دستور می فهمه که باید بره مقدار متغییر A رو از مکان 0 حافظه EEPROM بخونه یعنی دقیقا همانجایی که مقدار متغییر A رو در اونجا ذخیره کرده بود . خوب ما اخرین مقداری رو که با تحریک کردن میکروسوییچ به متغییر A دادیم عدد 1 بود خوب اینجا میکرو می فهمه که ما اخرین مقداری رو که به متغییر A داده بودیم عدد 1 بوده از این به دیگه از صفر شروع نمی کنه به افزایش متغییر بلکه از ادامه عدد 1 شروع میکنه به شمردن . خوب ما یک میکروسوییچ دیگه هم داشتیم که وصل بود به پایه B.1 و این میکرو سوییچ برای این بود که مقدار متغییر ما در هر وضعیتی که بود بیاد صفرش کنه به این ترتیب که با تحریک میکروسوییچ میکروکنترلر می فهمه که پایه B.1 یک شده و باید از داخل حلقه DO - LOOP بپره بره توی زیربرنامه SHOW2 و دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا کنه خوب حالا داخل این زیربرنامه چی هستش الان می گم اولین دستوری که داخل زیربرنامه SHOW2 هستش A = 0 هستش که میکروکنترلر با خوندن این دستور میاد مقدار متغییر A رو صفر می کنه حالا مقدار متغییر A هر چقدر که بوده فرقی نداره و صفرش می کنه . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هستش WAITMS 5 که میکروکنترلر با خوندن این دستور یک تاخیر 5 میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایجاد می کنه که این تاخیر رو همونطور که گفتم باید بعد از دستور Writeeeprom همیشه بزاری تا اطلاعاتی که می خواد ذخیره بشه به درستی ذخیره بشه . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هست CLS که می دونی برای چی هستش . دستور بعدی هستش LCD A و میکرومیاد مقدار متغییر A رو که ما الان صفرش کردیم رو روی ال سی دی نمایش می ده یعنی عدد صفر رو نمایش می ده . دستور بعدی داخل این زیربرنامه هستش RETURN که میکرو با خوندن این دستور میاد میپره کجا همونجایی که قبلا ازش پریده داخل این زیربرنامه یعنی خط
Debounce Pinb.1 , 1 , Show2 , Sub و دوباره می یوفته داخل این حلقه DO -LOOP و روز از نو روزی از نو
1- یک سوال اگه ما مقدار متغییر رو با زدن میکروسوییچ رسوندیم به مثلا عدد 20 بعد توسط میکروسوییچ دوم اومدیم مقدار میکروسوییچ رو صفر کردیم بعد تغذیه میکروکنترلر رو قطع کردیم و دوباره وصل کردیم حالا سوال اینجاست که اخرین عددی که در حافظه EEPROM ذخیره می شه و بعد از برقراری تغذیه مجددا توسط دستور READEEPROM خونده می شه چه عددی هستش ؟
2- خوب این که خیلی راحته شما بعد از این که مقدار متغییر رو رسوندی به عدد 20 اومدی بازدن میکروسوییچ دوم مقدار متغییر رو صفر کردی پس اخرین مقداری که در این متغییر بوده و ذخیره هم شده عدد صفر هستش و با برقراری تغذیه مجدد و خوانده شدن دستور READEEPROM توسط میکروکنترلر میکروکنترلر میفهمه که مقدار متغییر هم اکنون هستش صفر . اینو یادت باشه که اخرین مقداری که به متغییر می دی توی حافظه EEPROM ذخیره میشه و فرقی نداره که چه عددی باشه.
خوب تا همین جا داشته باش تا جلسه بعدی


جلسه هشتم

1-
سلام خوبی
2-
سلام خوبم تو چطوری
1-
عالی راستی امروز چی می خای بگی
2-
امروز باید دستور حلقه و پرش رو که قبلا بهت نگفتم بهت بگم که خیلی راحت هست
1-
اماده ام بگو


2-
اولین دستور GOSUB هستش توسط این دستورشما می تونی بپری توی یک زیر برنامه و دستورات داخل اون زیربرنامه رو انجام بدی دقیقا همان کاری که دستور GOTO برای ما انجام می داد این دستور GOSUB هم برای ما انجام می ده با یک تفاوت و اون هم اینکه در دستور GOSUB ما با دستور RETURN می توانیم دوباره برگردیم GOSUB رو بخونیم کاری که با دستور GOTO نمی تونستیم انجام بدیم
1-
یک مثال بزن که نفهمیدم


2-
باشه اینم مثال :

کد:
CONFIG PINB.0 = INPUT
CONFIG PORTA = OUTPUT
DO
IF PINB.0 = 1 THEN GOSUB BENZ
LOOP
END
BENZ:
TOGGLE PORTA
WAITMS 50
RETURN

توسط برنامه بالا می تونیم با زدن میکرو سوییچ پورت A رو TOGGLE کنیم. یعنی برای بار اول که میکروسوییچ رو میزنیم پورت A یک می شه برای بار دوم که میزنی صفر میشه برای بار سوم که می زنی دوباره یک می شه برای بار چهارم که میزنی صفر میشه و الی اخر. در خط اول ما پایه B.0 رو به عنوان ورودی پیکره بندی کردیم . در خط دوم پورت A رو برای خروجی پیکره بندی کردیم . در خط سوم ما اول حلقه رو با نوشتن دستور DO عنوان کردیم. در خط چهارم ما نوشتیم
IF PINB.0 = 1 THEN GOSUB BENZ به معنی که اگر پایه B.0 میکروکنترلر یک شد بپر برو توی
زیربرنامه BENZ . در خط پنجم با دستور LOOP انتهای حلقه رو مشخص کردیم . در خط ششم نوشتیم END که برنامه ما هیچ وقت به اینجا نمی رسه . در خط بعدی ما یک زیربرنامه به اسم BENZ مشخص کردیم . خط هفتم نوشتیم TOGGLE PORTA یعنی وضعیت پورت A رو هر چی که هست معش کن یعنی اگه یک هستش بکنش صفر و اگه صفر هستش بکنش یک . در خط هشتم ما یک تاخر 50 میل ثانیه ای گذاشتیم . در خط نهم نوشتیم RETURN که در ادامه بهت که توی این برنامه وضیفش چیه.
خوب میکروکنترلر میاد از خط اول برنامه شروع میکنه به خوندن خط اول خط دوم رو می خونه . به خط سوم که می رسه یعنی DO می فهمه که یک حلقه سر راهشه و توی این حلقه یکسره دور میزنه و خارج نمی شه تا وقتی که اون شرطی که گذاشتیم اجرا بشه یعنی IF PINB.0 = 1 THEN GOSUB BENZ . حالا فرض می کنیم که ما میکروسوییچ رو فشار دادیم و با این کارمون PINB.0 رو یک کردیم در اینجا میکرو میاد دستور شرط رو یعنی THEN GOSUB BENZ رو اجرا میکنه یعنی میپره می ره توی زیربرنامه BENZ و دستورات داخل این زیر برنامه رو اجرا میکنه. خوب حالا داخل این زیر برنامه ما این دستورات رو نوشتیم TOGGLE PORTA یعنی وضعیت پورت A رو هر چی که هستش معش کن و در اینجا میکرو میاد پورت A رو یک میکنه و اگه شما به پورت A LED وصل کرده باشی می بینی که روشن می شه دستور بعدی که داخل این زیربرنامه هست WAITMS 50 که میکرو با خوندن این خط به مدت 50 میلی ثانیه در اجرای برنامه تاخیر ایجاد میکنه . دستور بعدی که ما داخل این زیربرنامه نوشتیم RETURN هستش که میکرو بعد از گذشت 50 میلی ثانیه که این دستور رو می خونه برمی گرده توی حلقه . و دوباره توی اون حلقه دور می زنه تا وقتی که دوباره شرط اجرا بشه و دوباره بپره بره توی زیربرنامه.
برنامه بالا رو اینطوری هم میشه نوشت که این روش منطقی تره :
3-

 

 

کد:
CONFIG PINB.0 = INPUT
CONFIG PORTA = OUTPUT
DO
DEBOUNCE PINB.0 , 1 , BENZ , SUB
LOOP
END
BENZ:
TOGGLE PORTA
RETURN

برنامه بالا رو فقط تاخیر 50 میلی ثانیه ای شو حذف کردم . برنامه بالا رو تنها تغییری که توش انجام دادم خط چهارمش هستش یعنی DEBOUNCE PINB.0 , 1 , BENZ , SUB که ما با نوشتن این خط این رو به میکرو فهمونیدم که اگر یک موقع PINB.0 ما یک شد بپر برو توی زیربرنامه BENZ . اون SUB هم نوشتیم که به میکرو بفهمونیم که ما دستور GOSUB می خایم که این پرش صورت بگیره و اگه ننویسیم میکرو خودش پیش فرض با دستور GOTO میپره توی زیربرنامه . خوب حالا فرض کن که این شرط یعنی پایه B.0 یک شده در اینجا میکرو میپره میره توی زیربرنامه BENZ و دستورات داخل این زیربرنامه رو اجرا می کنه و وقتی که به دستور RETURN میرسه مفهمه که باید بپره بره توی حلقه و خط
DEBOUNCE PINB.0 , 1 , BENZ , SUB
رو دوباره بخونه و داخل این حلقه دوباره گیر میکنه تا وقتی که پایه B.0 دوباره یک بشه و دوباره بپره بره توی زیربرنامه و روز از نو روزی از نو.

دستور بعدی حلقه FOR –NEXT هستش که با این دستور می تونی یک حلقه شمارشی ایجاد کنی اگه توجه کنی تا حالا من یک حلقه DO-LOOP بهت گفتم که یک حلقه نا محدود بود ولی این حلقه FOR-NEXT یک حلقه محدود هستش یعنی میاد توی یک حلقه ایجاد میکنه البته تایک زمان مشخصی این کار رو میکنه که این زمان دست خودمون هستش که چقدر باشه به مثال زیر توجه کن :

کد:
DIM A AS BYTE
FOR A = 1 TO 10 STEP 1
CLS
LCD A
WAITMS 30
NEXT A
END

خوب بریم سر تحلیل برنامه . خط اول که ما یک متغییر به اسم A و از نوع بایت تعریف کردیم . در خط دوم ما نوشتیم که
FOR A = 1 TO 10 STEP 2 به این معنی که متغییر A رو افزایش بده از عدد 1 تا عدد 10 . و دستور STEP 1 که نوشتیم به این معنی هستش که یکی یکی بشمار یا به عبارتی یک پله یک پله بشمار
1-
ببین نفهمیدم این STEP 1 رو دوباره توضیح بده
2-
یعنی این که یکی یکی بشمار 1 و 2 و3 و4 و5 و6 تا عدد 10 . اگه ما به جای STEP 1 می دادیم STEP 2 دو تا دوتا میشمرد اینطوری 1 و 3 و5 و7 و9
خوب بریم سر ادامه وقتی که میکرو خط FOR A = 1 TO 10 STEP 2 رو می خونه شروع می کنه به افزایش متغییر A . بعد میاد خط بعدی که نوشته CLS رو می خونه و در این جا LCD رو پاک میکنه . بعد میاد خط LCD A رو میخونه و می فهمه که باید مقداری که داره افزایش پیدا میکنه رو نشون بده . خط بعدی نوشتیم WAITMS 30 که یک تاخیر 30 میلی ثانیه ای در اجرای برنامه انجام میده و کارش این هستش که بیاد مدت زمان افزایش رو تند یا کند کنه یا به عبارتی اهسته یا سریع کنه . خط بعدی نوشتیم NEXT A که میکرو با خوندن این خط دوباره برمیگرده و خط دوم رو یعنی خط
FOR A = 1 TO 10 STEP 2 رو می خونه . خط بعدی نوشتیم END که برنامه ما فعلا به این قسمت نمی رسه تا وقتی که شمارش تموم بشه
1-
من که چیزی نفهمیدم
2-
بزار تحلیلش کنم می فهمی
خوب حالا تحلیل برنامه : میکرو میاد از خط اول شروع میکنه به خوندن و می فهمه که ما یک متغییر به اسم a و از نوع بایت تعریف کردیم . در خط دوم که ما نوشتیم FOR A = 1 TO 10 STEP 1 میکرو میاد شروع میکنه به شمارش یا همون افزایش متغییر یک نکته رو بزار همیجا بگم که فرقی نداره که عددها چقدر باشه حتی می تونیم بگیم که از 10 شروع به شمارش کن تا مثال 110 هیچی محدودیتی وجود نداره البته حداکثر تا 255 میتونی بدی . خوب بری سر دستوری که نوشتیم . خوب بعد میکرو میاد دفعه اول خود مقدار 1 رو میزاره توی متغییر A بعد میاد با فرمان CLS ال سی دی رو پاک میکنه و با دستور LCD A میاد مقدار متغییر A رو که الان هست 1 رو روی ال سی دی نمایش می ده بعد بادستور WAITMS 30 میاد یک تاخیر 30 میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایجاد می کنه و در خط بعد تا که دستور NEXT A رو می خونه برمی گرده توی اون خط FOR A = 1 TO 10 STEP 1 و دوباره که این دستور رو خوند مقدار متغییر A رو یک واحد بیشتر می کنه یعنی 2 و دوباره با دستور CLS ال سی دی رو پاک می کنه و با دستور LCD A میاد مقدار متغییر A رو که الان هست 2 رو روی ال سی دی نمایش می ده . این روال همینطور ادامه داره تا این که مقدار متغییر A بشه 10 یا به عبارتی مساوی بشه با مقداری که در پایان شمارش بهش دادیم ( که در اینجا عدد 10 رو دادیم) و وقتی که این اتفاق افتاد میکرو میاد خط زیری NEXT A رو می خونه که ما در اینجا دستور END رو گذاشتیم که برنامه به پایان برسه ولی شما اگه حال کردی که شمارش دوباره اغاز بشه و دوباره بشماره می تونی قبل از دستور FOR یک زیربرنامه تعریف کنی و در بعد دستور NEXT A هم یک دستور پرش به این زیربرنامه رو بزاری که هر وقت که شمارش به پایان رسید میکرو بپره بره توی این زیربرنامه و شمارش رو از دوباره اغاز کنه مثل مثال زیر

کد:
DIM A AS BYTE
MAIN:
FOR A = 1 TO 10 STEP 1
CLS
LCD A
WAITMS 30
NEXT A
GOTO MAIN
END


دستور بعدی WHILE – WEND هستش این دستور همون کاری رو می کنه که دستور DO – LOOP انجام می داد ولی با یک تفاوت اون هم اینکه برای داخل شدن به این حلقه بی نهایت باید شرط مورد نظری که جلوی WHILE نوشته میشه اول اجرا بشه تا اجازه داخل شدن به این حلقه داده بشه . یک چیز دیگه هم که هست اینه که WHILE ابتدای حلقه هستش مثل همان DO که ابتدای حلقه بود و WEND هم انتهای حلقه مثل LOOP که انتهای حلقه بود به مثال زیر توجه کن که خیلی هم ساده هست.
1-
یک سوال فرق بین دستور WHILE – WEND با دستور DO – LOOP چی هستش
2-
در دستور DO – LOOP شما برای ورود به حلقه نیاز به اجازه نداشتی ولی توی دستور WHILE – WEND نیاز به کسب اجازه داری حالا این اجازه کی صادر میشه زمانی که شرطی رو که جلوی WHILE گذاشتیم اجرا بشه . اگه بخای به یک زبون دیگه حالیت کنم باید بگم که فرق این دوتا دستور مثل ابتدایی و دانشگاه هستش شما توی ابتدایی برای بیرون رفتن از کلاس باید از معلمتون اجازه می گرفتی ولی توی دانشگاه اجازه نمی گیری و سرتو میندازی پایین و می ری بیرون و اگه یک زمانی توی دانشگاه از استاد اجازه بگیری بقیه بهت می خندن توی میکرو هم همینطوره ممکنه که متغییرا بهت بخندن.
خوب بری یک مثال ساده هم برات بزنیم که حال کنی :

کد:
DIM K AS BYTE
K = 3
WHILE K = 3
CLS
LCD "OK"
WEND
END

خط اول ما یک متغییر به اسم K و از نوع بایت تعریف کردیم .
خط دوم به متغییر K مقدار دادیم . مقدار 3 دادیم
خط سوم با دستور WHILE ابتدای حلقه رو مشخط کردیم البته برای ورود به حلقه این حلقه یک شرط گذاشتیم که این شرط هر چیزی میتونه باشه که این شرط رو ما باید جلوی دستور WHILE با یکم فاصله بنویسیم . شرطی که نوشتیم K = 3 هستش یعنی اگر که مقدار K عدد 3 بود اجازه ورود به حلقه داده میشه .
خط چهارم که داخل حلقه قرار داره CLS هستش که می دونی چی کار می کنه
خط پنجم هم LCD "OK" هستش که این دستور هم داخل حلقه قرار داره
خط ششم WEND هسش یعنی پایان حلقه
خط هفتم هم END هستش که تا زمانی که شرط بر قرار باشه برنامه به این دستور نمی رسه
تحلیل این برنامه هم خیل ساده هسش میکرو میاد از خط اول شروع می کنه به خوندن خط اول خط دوم رو می خونه می رسه به خط سوم این جا رو گوش کن که خیلی مهمه اگه شرط برقرار بود یعنی مقدار K = 3 بود که الان هست اجازه ورود به این حلقه داده می شه ولی اگه شرط برقرار نبود میکرو میره و خط بعدی WEND رو می خونه که ما اینجا حال کردیم که اگه شرط برقرار نبود برنامه به END برسه وتموم بشه .
دستور بعدی DELAY هستش که این دستور یک دستور تاخیر در اجرای برنامه هستش همانند دستور های WAITMS – WAIT –WAITUS که دستور DELAY به مدت 1000 میکروثانیه در اجرای برنامه تاخیر ایجاد میکنه که نیاز هم به مثال نیست.
فعلا همینا رو داشته باش تا بعد .!!!


جلسه هفتم

1-سلام چطوری

2-سلام ممنون چی کار می کنی

1-قربانت هیچکار . امروز اومدم که بقیه میکرو رو بهم یاد بدی

2-چشم . حالا کجا بودیم

1-توی قسمت جمع و تفریق و .



2-اها یادم اومد جمع رو گفتم بقیش موند . باشه . عملیات بعدی تفریق هستش که بایک مثال بهت می گم که چطوری باید عمل کنی


کد:

DIM G AS BYTE

G = 6 – 2

CLS

LCD G

END

مثال بالا یک مثال خیلی ساده هستش . ما در خط اول یک متغییر تعریف کردیم به نام G در خط دوم بهش مقدار 6-2 رو دادیم که یعنی 4 . در خط بعدی با فرمان CLS ال سی دی را پاک کردیم تا اماده نوشتن بشه . در خط بعدی با فرمان LCD G از میکرو خواستیم تا مقدار متغییر G را روی LCD نمایش دهد که میکرو برای ما عدد 4 را نمایش می دهد یعنی حاصل عبارت 6-2 را نشان می دهد . در خط اخر هم با دستور END برنامه رو به پایان رسوندیم . این برنامه بالا رو اگه دوست داشتی می تونی با شبیه ساز خود BASCOM نگاه کنی .

یک مثال دیگه:


کد:

DIM L AS BYTE

DIM N AS BYTE

L = 12 - 3

N = 2 – 2

CLS

LCD L

WAITMS 100

CLS

LCD N

END

خوب توی برنامه بالا ما اومدیم دو تا متغییر به نام های N و L از نوع بایت تعریف کردیم . در خط سوم به متغییر L مقدار 12 – 3 دادیم . در خط بعدی به متغییرN مقدار 2-2 دادیم .در خط بعدی با فرمان CLS ال سی دی را پاک کردیم و در خط بعد با فرمان LCD L به میکرو دستور دایم که مقدار متغییر L را که هست 12 – 3 یعنی 9 رو نمایش بده و میکرو مقدار 9 را برای متغییر L نمایش میده . در خط بعد ما یک تاخیر در برنامه گذاشتیم . در خط بعدی با فرمان CLS ال سی دی را مجددا پاک کردیم و در خط بعدی با فرمان LCD N به میکرو دستور دادیم که مفدار متغییر N رو که هست 2-2 یعنی 0 رو به ما نشون بده که میکرو مقدار 0 رو روی LCD نمایش میده و در خط اخر هم برنامه به پایان می رسه.

یک مثال دیگه هم رو حساب معرفت میزنم :


کد:

DIM L AS BYTE

DIM N AS BYTE

DIM AHMAD AS BYTE

L = 12 - 3

N = 10 – 2

AHMAD = L + N

CLS

LCD L

WAITMS 100

CLS

LCD N

WAITMS 100

CLS

LCD AHMAD

END

این برنامه رو خودت می دونی که چی به چیه ولی بازم خودم می گم . ببین ما سه تا متغییر تعریف کردیم هر سه تا هم از نوع بایت هستن به نام های L و N و AHMAD . به متغییر های L و N مقدار دادیم و به متغییر AHMAD مقداری که دادیم این بود که اقای میکروکنترلر حاصل متغییر های L و N رو با هم جمع کن و حاصل را مقدار متغییر AHMAD قرار بده خوب مقدار متغییر L هست 12 – 3 یعنی 9 و مقدار متغییر N هست 10 – 2 یعنی 8 . ما با دستور AHMAD = N + L این فرمان را دادیم که مقدار متغییر AHMAD هست 9 + 8 یعنی 17 .

خوب بقیه دستورات هم به این شکل هستش فقط به جای علامت جمع و تفریق کافیه علامت های ضرب و تقسی رو بزاری که علامت تقسیم هستش /

و علامت ضرب هستش *

همینطور ایناها رو با هم جمع و تفرق و یا ضرب و تقسیم کن تا کامل دستت بیاد یا یک شرط بزار که مثال اگه مقدار عبارت

4 – 1 شد عدد 3 برو فلان کار رو انجام بده یا خیلی کارای دیگه میتونی انجام بدی.

1- خوب درس بعدی چیه ؟

2- راستشو بخای من قبل از این که بخوام تایمر و کانتر رو بهت بگم باید یک سری از چیزهایی رو که قبلا نگفتم بهت بگم مثلا بعضی از دستورات مربوط به LCD رو نگفتم بعضی از دستورات پرش رو نگفتم که باید همون اول می گفتم

1- خوب چرا همون اول نگفتی

2- خوب ترسیدم که باهم قاطی کنی بلایی که سرخودم تو کلاس اومده .استاد میومد چند تا دستور شبیه به هم رو که همش یک کار رو انجام می داد باهم می گفت بقیه هم قاطی می کردن

1- مثلا چی

2- مثلا همین دستور GOTO که پرش به یک زیربرنامه هستش رو با دستور GOSUB هم می شه انجام داد که هر دوتاش یک کار رو انجام میدن . یا بعضی از دستورات مربوط به LCD رو مثلا خاموش روشن کردن LCD – خاموش روشن شدن کرسر

و چند تا دستور دیگه .

1- اینا خیلی سخته

2- نه بابا از دستورات جمع و تفرق اسون تره . بعد که اینا رو گفتم می ریم سر تایمر و کانتر.

اول بریم سر بقیه دستورات LCD : خوب ما از ال سی دی فقط دو دستور CLS و LCD رو با هم مرور کردیم دستوررات بعدی به این شرح هستش :

دستور CONFIG LCD : توسط این دستور می شه اندازه LCD رو مشخص کرد . مثال :


کد:

DIM A AS BYTE

A = 10

CONFIG LCD = 16 * 2

CLS

LCD A

END

خوب برنامه بالا خیلی راحته ما یک متغییر تعریف کردیم بعد بهش مقدار دادیم . بعد اندازه LCD رو مشخص کردیم . وبعد مقدار متغییر رو روی LCD نمایش دادیم.در نهایت برنامه رو به پایان رسوندیم .

1-

هر اندازه ای که خاستیم می تونیم بدیم ؟

2-

نه اندازه ها باید استاندارد باشه و باید یکی از انواع اندازه های زیر باشه :

16 * 1 - 16 * 2 - 16 * 4 - 20 * 2 - 20 * 4 - 40 * 2 - 40 * 4

درضمن این اندازه ها رو می تونی از داخل نرم افزار که قبلا توضیح دادم هم تنظیم کنی

دستور بعدی DISPLAY هستش که جلوی این دستور باید یکی از دو گزینه ON یا OFF قرار بگیره . توسط این دستور میشه ال سی دی رو روش یا خاموش کرد . مثال :


کد:

DIM AHMAD AS BYTE

AHMAD = 3

CLS

LCD AHMAD

WAITMS 100

DISPLAY OFF

END

خوب در این برنامه ما یک متغییر به نام AHMAD از نوع بایت تعریف کردیم . بعد در خط دوم به متغییر AHMADمقدرا 3 رو دادیم . در خط بعدی با دستور CLS ال سی دی رو پاک کردیم . در خط بعدی توسط دستور LCD AHMAD دستور دادیم که مقدار متغییر AHMAD رو روی ال سی دی نمایش بده . در خط بعدی یک تاخیر 100 میلی ثانیه ای در برنامه ایجاد کردیم بعد از گذشت این مدت زمان میکرو خط بعدی رو می خونه که نوشته DISPLAY OFF و توسط این دستور LCD خاموش میشه. ودر خط اخر هم برنامه به پایان می رسه. در ضمن هر وقت که خاستی LCD رو که با دستور DISPLAY OFF خاموش کرده بودی دوباره روشنش کنی باید با دستور DISPLAY ON این کار رو بکنی.

دستور بعدی CURSOR هستش که جلوی این دستور یکی از چهار گزینه زیر باید قرار بگیره :

ON : که اگه ON جلوی CURSOR قرار بگیره CURSOR فعال میشه

OFF : که اگه OFF جلوی CURSOR قرار بگیره CURSOR خاموش میشه

BLINK : اگر BLINK جلوی CURSOR قرار بگیره CURSOR چشمک میزنه

NOBLINK : که اگه NOBLINK جلوی CURSOR قرار بگیره CURSOR چشمک نمی زنه

1-

خوب حالا این CURSOR چی هستش

2-

CURSOR یا به فارسی کرسر همون خطی هستش که وقتی داری مثلا با برنامه WORDPAD تایپ می کنی هی چشمک می زنه توی LCD هم این کرسر قرار داره که می تونه خاموش یا روشن یا چشمک زن باشه که دست خودمونه که چه بلایی سرش بیاریم .

مثال :


کد:

DIM A AS BYTE

A = 100

CURSOR BLINK

CLS

LCD A

END

خوب ما یک متغییر تعریف کردیم به نام A و از نوع بایت . در خط دوم مقدار دادیم .در خط سوم توسط دستور

CURSOR BLINK کرسر را از نوع چشمک زن انتخاب کردیم . در خط چهارم با دسترو CLS ال سی دی رو پاک کردیم . در خط بعد با دستور LCD A مقدار متغییر A رو روی ال سی دی نمایش دادیم. در خط اخر هم توسط دستور END برنامه رو به پایان رسوندیم.

دستور بعدی SHIFLCD هست که بعد از این دستور باید از یکی از دو فرمان LEFT یا RIGHT استفاده کرد . توسط این دستور می توان کل صفحه نمایش رو به اندازه یک واحد به چپ یا راست منتقل کرد . مثال :


کد:

CLS

LCD "AHMAD"

SHIFTLCD RIGHT

END

این یک برنامه ساده هستش که ما اول اومدیم توسط دستور CLS ال سی دی رو پاک کردیم بعد توسط دستور

LCD "AHMAD" اومدیم ثابت AHMAD رو روی ال سی دی نمایش دادیم در خط بعد توسط دستور

SHIFTLCD RIGHT اومدیم کل صفحه ال سی دی رو یک واحد به سمت راست انتقال دادیم .

1-

این ثابت AHMAD رو که گفتی یعنی چی ؟

2-

هر چیز که در داخل " " قرار بگیره میشه یک ثابت

1-

یک سوال دیگه اگه ما خواستیم که دو یا چند واحد کل صفحه ال سی دی رو به سمت راست یا چپ هدایت کنیم باید چکار کنیم؟

2-

به ازای هر چند واحد که خاستیم کل صفحه ال سی دی رو به سمت راست هدایت کنیم باید دستور SHIFTLCD رو زیر هم بنویسیم. مثلا می خایم 4 واحد به سمت راست هدایت بشه از روشی که گفتیم باید به صورت زیر عمل کنیم:


کد:

CLS

LCD "AHMAD"

SHIFTLCD RIGHT

SHIFTLCD RIGHT

SHIFTLCD RIGHT

SHIFTLCD RIGHT

END

که میکرو به ازای هر دفعه که دستور SHIFTLCD رو می بینه یک واحد کل صفحه ال سی دی رو به سمت راست هداید می کنه

1-

اگه این دستور SIFTLCD رو هزار بار زیر هم بنویسم چی میشه

2-

مگه مرض داری ولی خوب در نهایت بعد چند بار اون نوشته روی ال سی دی از LCD خارج میشه.

دستور بعدی LOCATE هستش که جلوی این دستور باید مقدار بدی که در ادامه می گم چه مقداری باید بدی . توسط این دستور می تونی مکان نوشته ای که می خای روی ال سی دی نوشته بشه رو انتخاب کنی یا تغییر بدی مثلا شاید حال کردی که یک کلمه رو وسط ال سی دی نمایش بدی یا پایین سمت چپ یا هر جای ال سی دی که حال کردی نمایش بدی اونجاست که این دستور به کارت میاد. ببین هر ال سی دی بسته به این که اندازه ان چند در چند باشه تعدادی ستون افقی و تعدادی ستون عمودی داره مثلا در ال سی دی 16 * 2 تعداد ستون افقی 16 و تعداد ستون عمودی 2 هستش یا در ال سی دی 40 * 4 تعداد ستون افقی 40 و تعداد ستون عمودی 4 هست . خوب حالا که فهمیدی اندازه هایی که برای ال سی دی مشخص می کنن چه مفهومی داره می تونی اون مقداری رو که گفتم باید جلوی دستور LOCATE بنویسی رو به دست بیاری که باید به ترتیب زیر عمل کنی :

LOCATE 1 , 1

در بالا من یک نمونه مکان نما رو نوشتم البته هر مقداری که خواستی می تونی بدی به شرط این که مقدار رو خیلی زیاد ندی چون ممکنه اون کلمه ای که قرار روی ال سی دی نوشته بشه از ال سی دی بره بیرون . عدد اولی رو که نوشتم به این منظور بوده که مقدار مکان عمودی رو مشخص کردم . عدد دومی که جلوش نوشتم مقدار پیشروی کلمه به جلو در سمت ستون های افقی هستش . این اعداد برای هر نوع ال سی دی ممکنه فرق کنه مثلا در ال سی دی نوع 16 * 2 به علت این که تعداد ستون های عمودی ما 2 تا بیشتر نیست برای مقدار دهی به دستور LOCATE ما مجاز نیستیم که برای ستون عمودی بیشتر از 2 و برای ستون افقی بیشتر از 16 بدهیم . ویا در ال سی دی 16 * 1 فرق میکنه و به علت اینکه ما یک عدد ستون عمودی داریم نمی توانیم برای مقدار دهی به دستور LOCATE برای ستون عمودی بیشتر از 1 بدهیم و برای مقدار دهی برای ستور افقی بیشتر از 16 بدهیم .

1-

خوب حالا فکر کن که من ازسر کنجکاوی بیشتر از این عدد های مجاز دادم چه اتفاقی میوفته؟

2-

اتفاق خاصی نمیوفته فقط شما چیز روی ال سی دی نمی بینی

مثال :


کد:

CONFIG LCD = 16 * 2

DO

CLS

LOCATE 2 , 1

LCD "AHMAD"

WAITMS 50

CLS

LOCATE 1 , 1

LCD "AHMAD"

WAITMS 50

LOOP

END

برنامه بالا میاد یک بار کلمه ثابت AHMAD رو یک بار در قسمت پایین ال سی دی نمایش می ده و یک بار بالای ال سی دی .

خوب حال تحلیل برنامه :

در خط اول ما اومدیم به میکرو فهموندیم که اقای میکروکنترلر ال سی دی که ما داریم استفاده می کنیم از نوع 16 * 2 هستش

در خط دوم ما با دستور DO ابتدای حلقه رو مشخص کردیم

در خط سوم با دستور CLS ال سی دی رو پاک کردیم

در خط چهارم با دستور LOCATE 2 , 1 مکان یا نقطه ای از ال سی دی رو که می خای چیز رو روش نمایش بدیم رو مشخص کردیم که با نوشتن عدد 2 این رو به میکرو فهموندیم که باید در خط دوم عمودی یعنی پایین ال سی دی بنویسی . و با نوشتن عدد 1 بعد از عدد دو این رو به میکرو فهموندیم که باید در اول ستون افقی ال سی دی چیزی بنویسی.

در خط پنجم با دستور LCD "AHMAD" کلمه AHMAD رو در خط پایین اول ال سی دی نمایش دادیم

در خط ششم با دستور WAITMS 50 یک تاخیر 50 میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایجاد کردیم.

در خط هفتم با دستور CLS دوباره ال سی دی رو پاک کردیم .

در خط هشتم با دستور LOCATE 1 , 1 دوباره یک ادرس مکان برای جایی که میکرو باید روی ال سی دی نمایش بدهد دادیم که هردو رو عدد 1 دادیم یعنی اول ال سی دی

در خط بعدی با دستور LCD "AHMAD" دوباره کلمه AHMAD رو روی ال سی دی نمایش دادیم با این تفاوت که مکانی که این دفعه ال سی دی کلمه AHMAD رو نمایش میده فرق کرده و اول ال سی دی داره نمایش می ده نه این که در خط پایین

در خط بعدی با دستور WAITMS 50 یک تاخیر 50 میلی ثانیه ای در اجرای برنامه ایجاد کردیم

در خط بعدی هم با دستور LOOP انتهای حلقه رو مشخص کردیم که برنامه ما در این حلقه دور می زنه و کارش رو از اول شروع می کنه و به END هیچ وقت نمی رسه و برنامه به پایان نمی رسه.

یک نکته ای رو که باید بگم و تو هم سوال نکردی این هستش که همیشه باید دستور LOCATE بین CLS و LCD نوشته بشه مثل زیر


کد:

CLS

LOCATE 2 , 1

LCD "AHMAD"

خوب اینم بقیه دستورات ال سی دی که تموم شد.

ادامه دستورات که مربوط به دستور پرش و چندتا چیز دیگه هستش باشه برای بعد

پایان قسمت هفتم


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

موفقیت و قانون جذب وبلاگ برگزاری عروسی و مجالس در تالار و سالن طراحی سایت ، سئو ،تبلیغات در گوگل مهدیه آمل آموزش طب سوزنی در اصفهان | تضمینی به رنگ آسمان فروش تولید قیمت کیف کفش در کرج پیشروبار کرج طراحی وب سایت و تواید محتوا نوشته های کی لهراسب